داستان این فیلم دربارهی زوجی به نامهای "شرلی جکسون" که استاد دانشگاه بنینگتون و نویسنده کتابهای جنایی است و همسرش "استنلی هیمن" است. هنگامی که زوج جوانی در منزل آنها به امید شروع یک زندگی روشن مستقر میشوند، زندگی این دو نفر دگرگون میشود. آنها به زودی در مییابند که زندگی این زوج جوان میتواند منبع الهامی برای کتاب بعدی "شرلی" باشد، یک کتاب جنایی و …
فیلم داستان یک زن افسرده است که مورد سرقت قرار گرفته و حالا حس میکند هدف جدید زندگی اش پیدا کردن سارقان است. در این راه همسایه اش نیز به او کمک میکند، اما طولی نمیکشد که آنها خود را میان باتلاقی از جرم وجنایت می یابند...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 24 جایزه و نامزد دریافت 45 جایزه دیگر.
"من کاکاسیاه تو نیستم" بر اساس نسخه خطی ناتمام کتاب (این خانه را به یاد داشته باشید) جیمز بالدوین ساخته شده است. راوی این فیلم مستند ساموئل ال. جکسون است. فیلم در مورد تاریخ نژادپرستی در آمریکا است. داستان فیلم شکل گرفته از خاطرات جیمز بالدوین از رهبران حقوق شهروندی، مالکوم ایکس، مارتین لوتر کینگ جونیور و مدگار اورس میباشد.
داستان واقعی حملهی تروریستی به هتل تاج در بمبئی که طی آن کارکنان هتل جان خود را به خطر میاندازند تا همه در امان بمانند و مردم با فداکاری از خود و خانوادهشان محافظت میکنند...
این فیلم که بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است، دربارهی یک مبارز شجاع به نام هریت تابمن میباشد ، داستان مبارزه و فرار او از بردهداری و همچنین آزادی چندین برده از طریق راهآهن و…
داستان درباره زن و شوهری به نام کوفی و دنی است، دنی یک آهنگ ساز محلی است که به کار دیگری هم مشغول است، تمام مردم منتظر فستیوال موسیقی او هستند ولی زمان که صبح از خواب بیدار می شود و با عجله از خانه خارج می شود در مسیر...
گرو که به همراه سه دخترش (که در سری اول به فرزندی گرفت) ، زندگی جدیدی را با لوسی (که در سری دوم با او آشنا شد) آغاز کرده، قصد دارد تا تمام شرارت های پیشین خود را کنار بگذارد و به زندگی اش بطور عادی ادامه دهد. همه چیز به خوبی پش می رود تا اینکه سر و کله برادر دوقلواش درو که بسیار دلرباتر، خوش قیافه تر و موفق تر از گرو است پیدا میشود و این دو برادر با هم همراه میشوند تا آخرین شرارتشان را انجام بدهند...
چند سارق قصد دارند تا هنگام یک طوفان نقشه سرقتشان را پیاده کنند اما نقشه آنها به مشکل برمی خورد زمانی که یک پلیس سعی می کند همه افراد موجود در ساختمان را مجبور به تخلیه کند ...
یک آشپز ماهر به غرب سفر می کند و به گروهی از شکارچیان در اورگان ملحق می شود. البته او تنها با یک مهاجر چینی ارتباط برقرار می کند که او هم به دنبال بخت و اقبال خود می باشد. چندی بعد این دو کسب و کاری موفق و پر سود را به همراه یکدیگر راه اندازی می کنند.