یک زن عتیقهشناس در سفری برای یافتن گردنبندی افسانهای که عشق حقیقی را به ارمغان میآورد، با کلانتر شهر هممسیر میشود. این سفر پرفراز و نشیب، سرشار از کشمکشها و در عین حال جاذبهای میان این دو شخصیت است.
دو دوست دوران کودکی که در نوجوانی در یک رستوران کار میکردند، پس از مرگ صاحب رستوران، آن را به ارث میبرند. اما این ارثیه یک شرط دارد: آنها باید ظرف سه هفته با هم ازدواج کنند تا بتوانند رستوران را صاحب شوند. هر دوی آنها مجرد هستند و برای پیدا کردن "مورد مناسب" با عجله به دنبال شریک زندگی میگردند.
هانا اسونسن برای تدریس در یک کلاس شیرینیپزی در کالج شهر دعوت میشود، اما تجهیزاتش دستکاری میشود و انفجاری رخ میدهد که توسط آتشنشانی به عنوان یک حادثه تلقی میشود. به زودی، یکی از همکارانش به قتل میرسد و هانا شروع به کنار هم چیدن قطعات پازل رمز و راز قتل میکند. هانا برای جمعآوری سرنخهای جرم و جنایت و کنار هم چیدن آنها به دوستان و خانوادهاش تکیه میکند و با ورود چاد نورتون (وبستر)، دادستان شهر لیک ادن، با جنبهای متفاوت از قانون و نظم روبرو میشود.
اریک و جوی که از طریق خدمات اجتماعی با هم آشنا شدهاند، در کریسمس معنای جدیدی در زندگی پیدا میکنند. آنها با کمک به یک خانواده برای بازسازی خانهشان، به واسطه اتفاقات تصادفی و یک معجزه پزشکی، به باور سرنوشت مشترک میرسند.
یک زن ژاپنی-کانادایی در حالی که خانواده خود را به یک سفر تفریحی میبرد، با مرگ مادرش دست و پنجه نرم میکند. زمانی که رابطه او با شوهرش بر امنیت عاطفی فرزندانش تأثیر میگذارد، خانواده برای همیشه تغییر میکند.
با رفتن تنها دخترش به دانشگاه، مادر که حالا لانه خالی را تجربه میکند، ناخواسته درگیر مراقبت از دوست پسر غمگین و افسرده او میشود، فردی که هیچ علاقهای به او ندارد.
باغبان جوانی برای نجات مزرعه خانوادگی، در مسابقه گلآرایی عید پاک شرکت میکند. او در این راه با یک کشیش محلی آشنا میشود که به او در بازگرداندن امید از دست رفتهاش کمک میکند.
سالها پس از قتل غمانگیز مادرش، زنی قاتل او را میبخشد و به او اجازه میدهد در ملک خود کار کند. اما با گذشت زمان، زن متوجه میشود که گذشته هنوز هم میتواند او را آزار دهد و رازهای تاریکی در آن نهفته است.
یک سرباز بازنشسته که از اختلال استرس پس از سانحه رنج میبرد، متوجه میشود که شهرش در حال نابودی میباشد. وی زندگی عادی خود را رها کرده و به پناهگاهی زیرزمینی میرود تا خود را برای حادثهای که باور دارد به وقوع میپیوندد آماده کند…
داستان فیلم درباره زنی به نام کتی است که پس از اینکه به لس آنجلس نقل مکان می کند مجبور می شود در آپارتمانش تنها بماند و این شروع اتفاقات عجیب و غریب است......
در محلی تفریحی که در سنت آگوستین، فلوریدا واقع شده است، یک ماجراجویی خانوادگی توسط یک برادر و خواهر شکل میگیرد آن ها با دلفینی آشنا میشوند که به خاطر یک آزمایش مخفیانه از خانواده اش جدا شده و...
یک حساب کاربری ناشناس در شبکههای اجتماعی، پرده از رازهای تاریک و رسواییهای دانشآموزان یک دبیرستان در شهر کوچکی برمیدارد. دختری نوجوان که از این اتفاقات آشفته شده، به همراه بهترین دوستش تصمیم میگیرد هویت فرد پشت این حساب کاربری را فاش کند. اما این جستجو، آنها را به خطرات مرگبار و غیرقابلپیشبینی رهنمون میشود.
دانشمندان در قطب شمال یک شهاب سنگ پیدا میکنند. شهاب سنگ یک نفر را میکشد و دیگری را آلوده میکند. پایگاه نزدیک، بازمانده را برای بررسی حادثه به داخل میبرد. هویت بازمانده سوالاتی را برمیانگیزد.
"کلینتون" متوجه فعالیت های شیطانی و ماورالطبیعه در یک ایستگاه متروه خالی از سکنه میشود و شک و تردید او زمانی به یقین تبدیل میشود که صداهایی شیطانی با موج فرکانس پایین او را با خاطرات شوم و غم انگیز خود روبه رو می کند...
ماری مادری امروزی است که دو قلو به دنیا میآورد اما تنها یکی از آنها زنده می ماند. در حالی که از کودک باقی مانده خود مراقبت میکند، گمان میکند که چیزی فراطبیعی، او را انتخاب کرده است ...