دهه 1980 در چکسلواکی. دونده با استعداد جوان آنا (جودیت باردوس) برای تیم ملی انتخاب می شود و تمرینات خود را برای جواز حضور در بازی های المپیک آغاز می کند. به عنوان بخشی از آماده سازی او در یک "برنامه پزشکی" مخفی قرار می گیرد که در آن با استروئیدهای آنابولیک دوپینگ می شود. عملکرد او در حال بهتر شدن است، اما پس از اینکه در تمرین سقوط کرد، او ...
این فیلم در واقع ادامهای بر «ویشههراد: فیلم» است. در این قسمت، لاوی که با اشتیاق منتظر بود به خارج از کشور برود، با بدشانسی روبهرو میشود. پروازش به انگلستان با شکست مواجه شده و او به جای مقصد اصلی، بهطور غیرمنتظرهای در تیم افکی اسمرکوف که در یک منطقه روستایی قرار دارد، فرود میآید. این سفر غیرمنتظره، با اتفاقات غافلگیرکنندهای همراه است که یکی از آنها، کشف رازی پنهان در یک توالت عمومی است.
مادری که دو فرزند را به فرزندی پذیرفته، وقتی متوجه میشود که احتمالاً شوهرش با یکی از فرزندانش رابطه دارد، دچار بحرانی وحشتناک میشود و حس وظیفهاش در جایگاهی بسیار پیچیده و ناگوار قرار میگیرد.
گروهی از بازیگران آماتور که در حال تمرین نمایشنامه "تصاویری از زندگی حشرات" هستند، به تدریج در نقشهای خود غرق شده و دچار توهم میشوند. فیلم، این فرآیند را با مصاحبههایی درباره رویاهای بازیگران و نحوه ساخت فیلم ترکیب میکند.
زمانی که مشخص می شود سازمان IMF مسوول انفجار در کرملین بوده است، تصمیم گرفته می شود تا این سازمان برای همیشه تعطیل شود، اما «اتان هانت» و گروه جدیدش براي اثبات بي گناهي و پاك كردن نام سازمان خود از این اتهام، بر خلاف دستورات مقامات بالاتر وارد عملیاتی می شوند و...
ماگدا گردنبند خود را به کودکی بیمار تقدیم می کند. پدرش مطمئن است که او دروغ میگوید، و وقتی او بیگناهی خود را ثابت میکند، نمیتواند اعتراف کند که اشتباه کرده است. رابطه آنها شکسته شده و تصمیمات گذشته عواقب جبران ناپذیری دارد...
مادر و دختری به خانهای دورافتاده نقل مکان میکنند. مادر به دخترش میگوید که پدرش برای کار سفر کرده است. با برملا شدن دروغ، رابطه آنها دچار تنش میشود. با بدتر شدن روابطشان، "جادوگر ظهر" ظاهر شده و نزدیکتر میشود - آیا او یک تهدید واقعی است یا تنها توهمی در ذهن آنهاست؟
داستان فیلم در دوران رکود اقتصادی آمریکا در دهه 1930 روی میدهد. جرج پمبرتن (بردلی کوپر) همراه سرنا (جنیفر لارنس)، همسر جوان خود که تازه با او ازدواج کرده به کارولینای شمالی میرود تا یک امپراتوری الوار راه بیندازد. حاکمیت موفق و بی رحمانه آنها در کوهستان زمانی پیچیده میشود که سرنا پی میبرد نمیتواند بچه دار شود...