برنده 2 جایزه اسکار همچنین دریافت 1 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 6 جایزه دیگر.
یک فمینیست اهل بوستون و یک وکیل جنوبی محافظه کار برای به دست آوردن قلب و خاطر یک دختر زیبا و باهوش که از آینده ی خود مطمئن نیست، با یکدیگر رقابت می کنند...
پل پسرش دیک را به یک مدرسه شبانه روزی می فرستد. در حالی که یک سنگ جادویی از هند در دست دارد، آرزو می کند که دوباره جوان شود. آرزوی او بلافاصله برآورده می شود و هر دو با یکدیگر بدن عوض می کنند...
زمانی که لویی شانزدهم اتاتز جنراکس را احضار کرد، انقلابی را به راه انداخت که کشورش را تغییر داد و به قیمت جان او تمام شد. این داستان یکی از نقاط حساس تاریخ فرانسه و اروپا است که به دو بخش تقسیم شده است.
برنده 2 جایزه اسکار همچنین دریافت 4 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 7 جایزه دیگر.
"شرلی ولنتاین" زنی میانسال است که از زندگی مشترک خود به ستوه آمده و رویا های دوران کودکی اش را نیز دست نیافته می بیند. ولی وقتی یکی از دوستانش برنده سفر به یونان می شود، وی بی درنگ دعوتش را می پذیرد و...
یک فارغ التحصیل بیکار تایوانی در لندن به عنوان مسئول پذیرش در یک سالن ماساژ غیرقانونی مشغول به کار می شود و می آموزد که چگونه زنان تلاش می کنند تا زندگی خود را در دنیایی که خطر و خشونت همیشه نزدیک است انجام دهند...
یک واحد اطلاعاتی دریائی ایالات متحده ، هنگام انجام مأموریت اکتشافی در آبهای قطب شمال ، برای یافتن مادهای بهنام «بیزانیوم» که ظاهراً در سیستمهای دفاعی نظامی کاربرد دارد ، وارد جزیره اسواردلوف ، میشود. «ذرم پیت» ، که با فرمانده واحد «دریاسالر ساندِکر» دوستی دیرینه دارد ، به او اطلاع میدهد کشتی غرقشده تایتانیک (در سال 1912) ، محمولهای از «بیزانیوم» را حمل میکرده است...
هنگامی که هرمان تولی 20 ساله ارزشمندترین دارایی پدربزرگش، یک سگ تازی به نام خانم براون را به ارث می برد، او و دوستانش تصمیم می گیرند که ثروت خود را با مسابقه سگ به دست آورند...
کواسیمودو (سر آنتونی هاپکینز) مرد مسخ شده توسط اهالی شهر نوتردام ترسیده و مورد آزار و اذیت قرار می گیرد ، اما او طبیعت حساسی دارد که تعداد کمی از آن مطلع هستند...
یک مرد سرسخت ایرلندی از طرف مردمش مامور می شود تا به آنها در خلاصی از دستان توسعه دهندگانی که می خواهند یک نیروگاه شیمیایی در اطراف شهر تاسیس کنند کمک کند...
دو پسر جوان با سوابق بسیار متفاوت در سال 1933 اشتوتگارت دوست می شوند. با این حال ، آنها درک نمی کنند که چقدر متفاوت هستند تا اینکه بعداً یکی از آنها پسر یک یهودی مرفه است ...
"بیمبو"از کارش اخراج شده و اصلاً از وضعیت فعلی اش اش راضی نیست. از طرفی بهترین دوستش "لَری"، نیز بیکار بوده و با امکانات کم خانواده اش را می چرخاند . او قصد از خود گذشتگی و کمک به دوستش را دارد اما بیمبو تصمیم به راه اندازی یک همبرگر فروشی سیار دارد و ...