"انقلاب خانم راتکلیف" یک کمدیِ دلچسب است که داستان سفر پرماجرای یک خانواده ی آشفته از یورکشایر غربی در سال 1968 به آلمان شرقیِ یخبندان و بازگشت دوباره ی آنها را دنبال میکند. در این میان، آقای راتکلیف برای آرمان های خود و همسرش برای حفظ خانواده شان مبارزه میکنند.
یک نماینده بیمه عمر، حق بیمه مردانی که توسط یک ساکن ناقصالخلقه در خانه سالمندان نابینایان به قتل رسیدهاند را جمعآوری میکند. این نماینده در آن خانه به عنوان پزشک ...
برنده 2 جایزه BAFTA Film Award همچنین دریافت 2 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
در کشور عقبی آفریقای جنوبی، وزیر سیاهپوست استفان کومالو (کانادا لی) برای جستجوی پسر گمشده خود به شهر سفر می کند، اما متوجه می شود که مردمش در فلاکت زندگی می کنند و...
کاپیتان روس به انگلستان می رود، نه برای سیاست، بلکه به دلیل تبعیض جنسیتی. کاپیتان انگلیسی دستور فروش سرمایه داری را صادر کرد. فراری بهتر از کمونیسم بحث می کند. آنها با وجود تلاش های KGB برای بازیابی او عاشق می شوند.
نیک، یک بازیکن جوان فوتبال اسکاتلندی است که در شهر بزرگ زندگی می کند. او با کارن آشنا می شود و آن دو عاشق هم می شوند و با هم زندگی می کنند. اندکی بعد، نیک علائم بیماری جدی را نشان می دهد. از آنجایی که بدنش به آرامی در معرض مولتیپل اسکلروزیس قرار می گیرد، او طیف گسترده ای از احساسات ناهموار را تجربه می کند و در این فرآیند به خود و کسانی که او را دوست دارند، قدرت ادامه دادن می دهد.
فرانک اشتون و بهترین دوستش در حال پیاده روی در سراسر دارتمور هستند که مچ پایش را می پیچد. فرانک برای کمک به یک خانه مزرعه ای نزدیک می رود و در آنجا چند روزی می ماند و عاشق مگان می شود.
ژاکلین از کشور جنگ زده خود به یک جزیره یونانی فرار میکند. او با یک راهنمای تور بیثبات ملاقات میکند و آن دو به هم نزدیک میشوند، زیرا هر دو در دیگری امید مییابند.
لنا، یک مهاجر جوان لهستانی که به عنوان نظافتچی در یک فرودگاه کار می کند، به خانه خانوادگی یک همکار دعوت می شود، که به سرعت تبدیل به شوم می شود زیرا خانواده قصد دارند او را به فرزندخواندگی بپذیرند.