داستان پیرو لارگو وینچ را دنبال میکند که با ربوده شدن پسرش بسیار ناراحت شده است. او متوجه میشود اگر بتواند کسانی را که باعث ورشکستگیاش شدهاند پیدا کند، شاید بتواند پسرش را دوباره ببیند.
داستان دربارهی مادری و دو پسرش است که در ژاپن به تعطیلات میروند. پسر کوچکترشان تقریباً در دریاچهای غرق میشود و کمی پس از این حادثه، والدین متوجه میشوند که مشکلی در پسرشان وجود دارد.
یک آمریکایی برای یافتن یک تفنگ عتیقه با ارزش به بوتان سفر میکند و در کوههای آرام با یک راهب جوان که توسط معلمش برای درست کردن اوضاع فرستاده شده است، ملاقات میکند.
سول هفت ساله که یک روز را در خانه پدربزرگش می گذراند تا یک مهمانی غافلگیرکننده برای پدرش ، توناتیوه، برگزار کند. با محو شدن نور آن روز، سول متوجه می شود که دنیای او به طور چشمگیری تغییر می کند...
ماسومبا و دخترش ماتی، که بردههای مزرعه اوژن لارسنه هستند، نقشهای جسورانه برای فرار از بردگی میکشند و در راه رسیدن به آزادی، با موانع متعددی روبرو میشوند.
پلیس مخفی به نام سامسون بریون پس از پانزده سال به زادگاهش در بریتانی بازمیگردد، اما بازگشت او با استقبال مواجه نمیشود. به ویژه لیلا، یک کارآفرین محلی که برای نجات کسبوکارش مجبور به اجاره دادن بخشی از آن شده، از این موضوع ناخشنود است، به خصوص وقتی میفهمد مستأجر جدید کسی نیست جز سامسون.
در دههی ۱۹۷۰ میلادی، از پاریس تا رم، تقدیر یک نویسندهی تهیدست با زندگی یک ستارهی نوظهور سینما تلاقی میکند. راه رسیدن آنها به عشق، مملو از موانع، برداشتهای نادرست و فراز و نشیبهای گوناگون خواهد بود. این ماجرا، یک کمدی موزیکال پرشور و هیجان است!
بیشتر مردم منتظر هدیه هستند، اما برخی هم میترسند یا فراموش میکنند. در آستانه کریسمس در خانهی استین، ایدههای زیادی برای هدیه دادن وجود دارد، اما ممکن است بدترین هدیه هنوز نرسیده باشد.
مردی با زندگی روزمره و یکنواخت، شیفتهی زنی رازآلود میشود که نگاهش را میرباید. این شیفتگی، او را به عشقی پرشور میکشاند و در مسیری پیشبینیناپذیر قرار میدهد.
سمی، دانشجوی حقوق و پیک پیتزا، به اشتباه به جای همزاد سارقش، ادی بارا، دستگیر و متهم میشود. ادی از شباهتشان برای فرار استفاده کرده است. سمی در زندان برای زنده ماندن نقش سارق را بازی میکند و با کمک همبندیاش، نادا، تلاش میکند بیگناهی خود را ثابت کند و هویتش را پس بگیرد.
هنگامی که هنری گیومومه، بهترین خلبان شرکت ایرمیل، در رشتهکوههای آند گم میشود، صمیمیترین دوستش، آنتوان دو سنت اگزوپری، با وجود تمام موانع و دشواریها، عزم میکند تا به دنبال او بگردد.
فیلم حاضر به دو رویداد مهم در زندگی سارا برنارد، بازیگر مشهور تئاتر، میپردازد: قطع پای او در سال ۱۹۱۵ و جشن بزرگداشت او در سال ۱۸۹۶. در این میان، رابطهی عاطفی او با لوسین گیتری نیز مورد توجه قرار میگیرد.