تاماهی و دوستانش در حال بازگشت از مدرسه بودند که شاهد سقوط شخصی از پشت بام آپارتمانی در نزدیکی بودند. آنها با عجله به ساختمان رفتند، اما دیدند که ساختمان خالی است...
روزی روزگاری، هارو (۲۵ ساله) که در یک کتابفروشی کار میکرد، با تاکاشی (۴۵ ساله) که چند سال قبل او را از خودکشی جلوی قطار نجات داده بود، دوباره ملاقات می کند . تاکاشی به هارو شغلی پیشنهاد می کند . روز دیگری، هارو از دیدن یوکیکو (۴۰ ساله) که روی نیمکتی در مقابل ایستگاه قطار نشسته بود، نگران می شود و با او صحبت می کند. این گفتگو باعث می شود که آنها سفر کوچکی را با هم داشته باشند...
"دورایمُن"، یک گربهی ربات مانند است که دارای یک جیب جادویی می باشد. او از جیب جادویی اش می تواند وسایل مختلفی را در بیاورد و مشکلات را با آن ها حل کند. همچنین او دارای صاحب و دوستی به نام "نبیتا" است. اما اگر "دورایمُن" او را ترک کند چه بلایی بر سر زندگی "نبیتا" می آید؟
داستان در مورد یک دنیای زیرزمینی مخفی میباشد. دنیای گرم و پر از لوله و… . شاهزاده این دنیا به اسم "پاتما" همیشه دوست دارد به بیرون برود و گردش کند. او بیشتر از همه دوست دارد به محلی برود به اسم “منطقه خطر”. هیچ کس اجازه ورود به این منطقه را ندارد و کسی به "پاتما" نمیگوید که چرا. بالاخره او وارد منطقه خطر میشود و راز آن را کشف میکند و داستان شروع میشود...
ریوتا معماری موفق در توکیو است، که ساعتهای زیادی از شبانه روز را برای تامین زندگی همسرش میدوری و پسر شش سالهاش، کیتا، به کار اختصاص میدهد. اما وقتی که آزمایش خون نشان میدهد که کیتا به هنگام تولد با کودکی دیگر جابجا شده است، این دو خانواده بسیار متفاوت به یکدیگر میرسند و مجبور به گرفتن تصمیمی سخت و سرنوشت ساز میگردند.
ریجی کیکوکاوا که حس عدالت خواهی قوی دارد با کمترین نمره از آکادمی پلیس فارغ التحصیل شد. او پاسبان پلیس می شود، اما به دلیل مسائل «انضباطی» ناگهان توسط رئیس پلیس اخراج می شود...
یک بمب جدید به نام "بمب کاورایت" ساخته شده است که می تواند یک کشتی جنگی را با یک شلیک غرق کند. یک تک تیرانداز خارجی به شاهزاده ریچارد حمله می کند، اما او را نمی کشد. این حمله، آغاز فصل شکار خانواده سلطنتی را نشان می دهد...
اجرای زنده ای از انیمه spirited away، چیهیرو، دختری نوجوان، با والدینش به شهر جدیدی نقل مکان میکند. او با این تغییر مخالف است و احساس ناراحتی میکند. در راه خانه جدیدشان، آنها گم میشوند و وارد دنیای ارواح میشوند. خیابانهای این دنیا خالی است، اما غرفهها غذاهای خوشمزهای ارائه میدهند. والدین چیهیرو بدون فکر شروع به خوردن غذا میکنند، اما چیهیرو متوجه میشود که این غذاها جادویی هستند و والدینش را به خوک تبدیل میکنند. چیهیرو باید برای نجات والدینش، شغلی در حمام جادوگر، یوبابا، پیدا کند.
در حین جستجوی پادشاه گمشده خود، کورو و نکو، عضو قبیله قرمز، آنا کوشینا و شیرو را دیدند که توسط قبیله سبز مرموز تعقیب می شدند. قبیله های نقره ای و قرمز برای محافظت از شیرو و آنا از این تهدید جدید، متحد شدند.
در روزهای افول شوگان،"جوبی کاماتا" شمشیرزن سابق شوگان،تحت فرمانی شورشیان بیشماری را به قتل رسانده و شهرت زیادی در کیوتو بدست می آورد.پس از سقوط دولت او نقش زیادی در تعیین جانشینی بازی کرده و سپس بدون هیچ نشانه ای ناپدید می شود تا از دستگیر شدن توسط دولت جدید جلوگیری کند و...
اوشین، دختر جوانی بود که به دلیل مشکلات مالی خانواده اش، مجبور شد از خانه و خانواده اش جدا شود و برای کار به خانواده دیگری برود. او در خانواده جدیدش با سختی ها و مشکلات زیادی روبرو شد، اما با اراده و پشتکار توانست بر آنها غلبه کند و زندگی خوبی برای خود بسازد.
سازمان چالدی برای جلوگیری از نابودی جهان، باید با معبد بزرگ سلیمان مقابله کند. این معبد، که با قدرت جادویی بیسابقهای مسلح شده است، یک تهدید جدی برای جهان محسوب میشود....