زندگی یک دانشآموز دبیرستانی، هنگامی که با دختری از اونیها (نوعی موجودات افسانهای) در حین انجام مأموریتی در دنیای انسانها روبرو میشود، مسیری غیرمنتظره را طی میکند.
آکانه تسونهموری، بازرس ارشد اداره امنیت عمومی، در یک جلسه حضور داشت که گزارشی مبنی بر وقوع یک حادثه در یک کشتی خارجی به او رسید. این حادثه آغاز یک پرونده بزرگ و غیرمنتظره بود که تسونهموری مسئول رسیدگی به آن شد.
در مراسم افتتاحیه بازیهای ورزشی جهانی توکیو، جشنوارهای ورزشی که هر چهار سال یکبار برگزار میشود، اعلام شد. در حالی که توجه سراسر جهان را به خود جلب می کند، مدیران ارشد شرکت های بزرگ از محل برگزاری مهمانی که حامیان مالی این مسابقات هستند ، ربوده می شوند. کانن به دنبال یک راه حل می گردد و در نهایت با پرونده ربوده شدن بازی هایی که 15 سال پیش در بوستون، ایالات متحده رخ داد، ارتباط پیدا می کند...
در پی اتفاقات فصل سوم سایکو-پاس، بازرس ایگناتوف با سازمانی به نام بیفروز آشنا میشود. بازرس ارشد آسوزا، حملهای به برج اداره امنیت عمومی را رهبری میکند.
در ادامه انیمه Psycho-Pass، بازرس تسونهموری برای پیدا کردن شینیا کوگامی، افسر سابقش که سه سال پیش از قانون گریخت، به یک کشور همسایه جنگزده که سیستم سیبیل به عنوان یک آزمایش در آنجا در حال اجراست، فرستاده میشود.
یک تکتیرانداز مرموز Shuichi Akai را مورد هدف قرار داده. مردم توکیو را وحشت فرا گرفته. هیچ کس هیچ چیزی درباره این تکتیرانداز مرموز نمی داند. حال آیا Shuichi زنده می ماند؟ ...
داستان در مورد دختری معمولی به اسم ” آکو کاگاری ” است که برای یادگیری جادوگری به انجمن دخترانه و مشهور جادوگران یعنی لونا نووا آکادمی می پیوندد. او وقتی کوچکتر بود به یک جشنواره جادوگری رفته بود که میزبان آن جادوگری به اسم ” شینی چریوت ” بود ، آکو تحت تاثیر اجرای شینی قرار گرفت و این جشنواره الهام بخش او شد و باعث شد یک آرزو را در سر بپروراند و آن این بود که روزی جادوگری به خوبی شینی شود …
شین چان سوالی در ذهن دارد، چرا خانواده اش توسط یک بشقاب پرنده ربوده شدند. او با سفینه فضایی در مأموریتی به سیاره ای به نام «هایماویری» سفر می کند که ممکن است پیامدهای تغییر دهنده ای در سرنوشتش داشته باشد...
دو دختربچه به همراه پدرشان به خانه ای در دهکده نقل مکان می کنند تا به مادر بیمارشان نزدیک تر باشند. آن ها در جنگل های نزدیک دهکده موجوداتی سحر آمیز بنام «تو تو رو» را پیدا می کنند و خیلی زود با آن ها دوست می شوند...
جانشینان ال: این سینمایی از جایی که قسمت قبلی (Death Note Relight - Visions of a God) تموم شده شروع میشه. در قسمت قبلی درباره نبرد لایت و ال بود این داستان لایت رو نشون میده و تقابلش با ملو و نیر رو به نمایش میزاره.
"وان پیس" داستان یک دزد دریایی به نام "مانکی دی. لوفی" است که به دنبال بزرگترین گنج دنیا، "وان پیس"، است. این گنج توسط "گلد راجر"، پادشاه دزدان دریایی، پنهان شده است. لوفی و خدمهاش در طول سفر خود با چالشها و خطرات زیادی روبرو میشوند، اما آنها مصمم هستند تا به هدف خود برسند.
کودو شینچی یک کارآگاه هفده ساله دبیرستانیه که مردم اونو شرلوک هلمز جدید میدونن. اگر چه اون یک شب بعد از ملاقاتی که با معشوقه ی دوران بچگیش ( ران ) داشت ، شاهد یه معامله غیر قانونی بود . توسط معامله کننده ها گیر افتاد و بیهوش و به او دارویی تززیق دادند که قرار بود اونو بکشتش … اما او بیدار شد و خودش رو یه پسر بچه هفت ساله دید . و برای این که کسی که باهاش این کارو کرده پیدا و دستگیر کنه هویت خودش رو رو مخفی کرد و با ران زندگی خودش رو شروع کرد . پدر ران یک کارآگاه بی عرضه است که توسط شینچی به یک مرد معروف و مشهور تبدیل میشه ولی ...
پنج مامور در مقابل سازمان شیطانی ایگو (Egos) ایستادگی میکنند. آنها با استفاده از حرکات رقص از سراسر جهان مبارزه میکنند! این اولین باری بود که رباتهای غولپیکر در مجموعهی سنتای (Sentai) ظاهر شدند.
هانتر ( به معنی شکارچی ) فردیه که دور دنیا سفر میکنه و هر جور ماموریت خطرناکی که فکرشو بکنید انجام میده . از دستگیر کردن مجرم ها گرفته تا کنجکاوی و جستجوی سرزمین های ناشناخته به دنبال گنج . گون ( Gon ) پسر جوونیه که پدرش چندین سال پیش ، موقعی که یه هانتر بوده ، ناپدید شده . گون باور داره که اگه بتونه پا جای پای پدرش بزاره ، ممکنه یه روز بتونه دوباره بهش بپیونده . بعد از اینکه گون 12 سالش میشه ، خونه رو ترک میکنه و ماموریت شرکت در آزمون " هانتری " رو امتحان میکنه . آزمونی که بخاطر پیشرفت کندی که آزمون دهنده داره و درصد بالای مرگش برای هانتر رسمی شدن حسابی معروف شده . گون با کوراپیکا که به عشق انتقام زندست ، با لوریو که میخواد در آینده دکتر بشه و با کیلوآ که قبلا یه قاتل سرکش بوده دوست میشه . و همین جور که ماموریت های سخت تری رو ، به عنوان یه هانتر ، پشت سر میزارن و با خطرات و تهدیدهای بیشتری رو به رو میشن که باعث میشه رفاقتشون گسترده تر میشه.
در پی فجایع ناشناخته در قلب ترا، معدنی با قدرتی غیرقابل تصور کشف شده است. با کمک آن، فناوری جامعه جهشهای بزرگی داشته است، اما این ماده باعث یک بیماری لاعلاج کشنده میشود که منجر به بردگی جهانی مبتلایان میشود. اکنون که شورشی در حال افزایش است، یک شرکت داروسازی برای یافتن درمانی برای نجات بشریت تلاش میکند.
میو که در خانواده ای اصیل به دنیا آمده، توسط نامادری بدسرپرست خود بزرگ می شود و با کیوکا ازدواج می کند، سربازی که نامزدهای قبلی او در عرض سه روز پس از نامزدی خود بی احساس بودند. با وجود اینکه هیچ خانه ای برای بازگشت به آن وجود ندارد، میو به آرامی شروع به باز کردن قلب خود به روی شوهر سرد و رنگ پریده اش می کند، علیرغم معرفی دشوار آنها... این ممکن است شانس او برای یافتن عشق و خوشبختی واقعی باشد.
به دلیل افسانه ای که توسط Tatsuya Uesugi به جا مانده است، دبیرستان آکادمی Meisei به خاطر تیم قوی بیسبال خود مشهور بود. اما با گذشت 26 سال از افتخارات آنها، این تیم نتوانست رکورد خود را حفظ کند و از آن زمان شهرت خود را از دست داده است. دو برادر ناتنی، سوئیچیرو و توما تاچیبانا، با هدف احیای تیم بیسبال آکادمی میسی که زمانی قدرتمند بود و وارد مسابقات قهرمانی ملی بیسبال دبیرستان می شوند. سوئیچیرو و توما سال دوم مدرسه راهنمایی آکادمی میسی هستند. هر دو پسر بازیکنان بیسبال با استعدادی هستند. سوئیچیرو مهارت بسیار خوبی را به عنوان شکارچی و خمیر از خود نشان داده است. توما با وجود داشتن مهارت خارقالعاده در پرتاب، به دلیل خاصی دیگر زمین بازی نمیکند. هنگامی که این دو وارد دبیرستان می شوند، آنها به عنوان یک باتری جفت می شوند و قصد دارند وارد مسابقات قهرمانی بیسبال دبیرستان ملی شوند!
داستان این انیمه درباره ی سه صداپیشه ی تازه کار ، با اسم های فوتابا ایچینوسه ، ایچیگو موئساکی و رین کوناها هست. محیط انیمه به صورت کمدی در زمینه ی صداپیشگی هست.
اولین روز شوکو کومی در دبیرستان معتبر ایتان است و او همی الانش هم به مقام مادونای مدرسه رسیده. او با موهای سیاه بلند و ظاهری برازنده توجه هرکسی را که به او برخورد کند؛ جلب میکند. فقط یک مشکل وجود دارد - با وجود محبوبیتش، شوکو در ارتباط برقرار کردن با دیگران افتضاح است. هیتوهیتو تادانو دانشآموزی متوسط در این دبیرستان است. با شعار زندگی خود "موقعیت را درک کن و اطمینان حاصل کن که از دردسر دور باشی" ، به سرعت متوجه شد که نشستن در کنار شوکو او را به دشمن همه در کلاس خود تبدیل میکند یک روز، به طور تصادفی، هیتوهیتو با صدای "میو" گفتنِ شوکو از خواب بیدار میشود. او میگوید چیزی نشنیده است و باعث فرار شوکو میشود. اما قبل از فرار، هیتوهیتو تصور میکند که شوکو قادر نیست به راحتی با دیگران صحبت کند - در واقع، او هیچوقت نتوانسته یک دوست پیدا کند. هیتوهیتو تصمیم میگیرد به شوکو کمک کند صد دوست پیدا کند تا بتواند بر اختلال ارتباطی خود غلبه کند.
هاسبه سوسوکه سردبیر یک مجله، آدمی منطقی، سرد و خشک است. وقتی جوان تر بوده به خاطر چاق بودن مسخره می شده اما حالا یک نابغه ی جذاب است که تلاش میکند تا دوباره عشق اولش را ببیند. از طرفی، ساتو آی یک دختر بیکار، شاد، پرانرژی و راستگو است که با دوست صمیمیش زندگی میکند. بعد از ورشکست شدن شرکتش، در جایی استخدام می شود. او قبلا دانش آموز شاگرد اول خوشگلی بوده اما الان یک آدم خجالتی شده. برحسب اتفاق سوسوکه رو ملاقات میکند ولی هویتش را فاش نمیکند ...
داستان انيمه در مورد دختري دبيرستاني به نام هونوكا است. هونوكا سال دومي هست و دبيرستان خودش رو خيلي دوست داره. ولي يه مشكلي هست. دبيرستانشون به دليل اينكه دانش آموزان جديد كمي به اونجا ميان قراره بسته بشه!! خب كه چي؟ خب حالا هونوكا كه خيلي به اين مدرسه علاقه داره سعي ميكنه به همراه دوستان خودش راهي پيدا كنن تا دانش آموزان بيشتري به اين مدرسه علاقه مند بشن و بيان اونجا تا مدرسه هم بسته نشه. ميخواد چيكار كنه؟ ميخواد يه گروه School idol تشكيل بده و مطمئنه اينطوري ميتونه مدرسه رو جذاب تر كنه ....