داستان در مورد یک خبرنگار جوان، و یک فیلمبردار با تجربه و تلاش آن ها برای پیدا کردن بزرگترین خلافکار جنگی در بوسنی است، که در این راه هدف آنها این دو را با مامورین CIA اشتباه گرفته و شروع به تعقیب شان می کند...
ماریو که بیشتر سالهای عمر خود را راننده اتوبوس گردشگردی بازنشتگان و افراد پیر بوده است پس از اینکه خودش هم بازنشسته می شود چیزی نمی گذرد که از زندگی کسالت بار جدیدیش خسته شده و تصمیم می گیرد تا برای آخرین بار رانندگی برای یک تور گردشگری را قبول کند اما این بار مسافرهای او نوجوانانی سرکش هستد که قصد شرکت کردن در یک فستیوال موزیک را دارند و…
این برنامه داستان قابل توجه زندگی و میراث سفیر ریچارد هالبروک را روایت می کند که زندگی منحصر به فرد او پنجاه سال از سیاست خارجی آمریکا - از ویتنام تا افغانستان - را در بر می گیرد...
داستان درباره یک روزنامهنگار مغرور و زنی بدطینت است که در یک اتاق عجیب گرفتار میشوند. آنها به زودی متوجه میشوند که پنهان کردن حقیقت غیرممکن است و ماجرا به یک بازی مرگ و زندگی تبدیل میشود.
مادر غمگینی به نام حلیمه، که زنی مسلمان و مصمم است، برای بازگرداندن پیکر پسرش که در جنگ بوسنی مفقود شده، باید رد پای برادرزادهی جداشدهی خود را که پیوندی اسرارآمیز با پسرش دارد، پیدا کند...
این فیلم به این موضوع اشاره دارد که اپراتورهای خطوط گفتگوی ج.ن.س.ی درک میکنند که تعاملات آنها میتواند عواقب ناخواستهای برای مشتریانی داشته باشد که با شخصیتهای خیالی ارتباط برقرار میکنند.
لوسیا، دختر ۱۶ ساله، به گروه کُر مدرسه کاتولیک میپیوندد و با آنا-ماریا، که یک سال بزرگتر است، دوست میشود. در طول اردوی گروه کُر در صومعه، جذابیت لوسیا به یک کارگر مرمت باعث ایجاد تنش با آنا-ماریا شده و ایمان او را به چالش میکشد.
فلیسیا انتظار دارد خواهرش او را به فرودگاه برساند تا به آمستردام برود. خواهرش ناامید میشود و زنجیرهای از مشکلات پیچیده را به وجود میآورد که باعث میشود فلیسیا با مادر خود، که بسیار محافظ و در عین حال فرد خوبی است، در فرودگاه منتظر بماند...