ازدواج نیلگون به دلیل طلسم شدن خانوادهاش توسط یک جن ممنوع است، اما او بیتوجه به هشدارها ازدواج میکند و زندگیاش به کابوسی تبدیل میشود. نیلگون و خانوادهاش با راهنمایی جادوگری به نام جناب سحر، سفری عرفانی و پرخطر را برای حل مشکل خود آغاز میکنند.
الین در سرویس دوستیابی "ابدیت" ثبتنام میکند، اما اولین ملاقاتش با ویل فاجعهبار است. هر دوی آنها از این سرویس ناراضی هستند و تصمیم میگیرند تا پول خود را پس بگیرند.
یک مددکار اجتماعی زندان، تیمی از نوجوانان مجرم را برای دوچرخهسواری تشکیل میدهد و آنها را به سفری پرهیجان و 1600 کیلومتری میبرد. این داستان از زندگی گرگ تاونزند و تیم دوچرخهسواری آکادمی ریجویو الهام گرفته شده است.
آلیسا جنسن، که به تازگی زندگی مشترک خود را آغاز کرده، هیاهوی منهتن را رها کرده و به آرامش حومه شهر کنتیکت پناه برده است. اما در این سکوت ناگهانی، صداهای عجیبی به گوشش میرسد و گویی سایهای همیشگی او را زیر نظر دارد.
هنگامی که کلانتر بیل آبرامز در طول یک توقف معمول ترافیک مورد حمله قرار می گیرد، قاتل بالقوه او را برای مرگ رها می کند و با استفاده از اسلحه، نشان و وسیله نقلیه خود ساکنان یک شهر کوچک بیابانی را به وحشت می اندازد.
بارِس، جوانی است که برای ادامه زندگی به انواع روشهای فریب متوسل میشود. ریشه این رفتارها در آسیبهایی دیده میشود که در گذشته تجربه کرده است. با این حال، رازهای بزرگتری از آنچه که به نظر میرسد در زندگی او وجود دارد.
دکتر ناتان مارش، پس از سالها غرق شدن در سکوت مطلق در یک آسایشگاه روانی، چشمانش را به روی دنیا میگشاید. او برای به یاد آوردن آخرین سفر خود به سایت ۱۳، به تماشای فیلمهای ضبط شده از آن سفر مینشیند. اما در حین تماشا، راز وحشتناکی آشکار میشود: او موجودی هولناک و غیرقابل توقف را از بند رها کرده است.
در اتفاقی نادر، نبردی میان دو شکارچی رده بالای اقیانوس، یک گاوماهی و یک کوسه سرچکشی غولپیکر، در فلوریدا رخ داد و توسط دوربین شکار شد. دکتر هیثاس و گروهی از متخصصان کوسهها با بررسی این رویداد، به دنبال کشف علل این نبرد هستند.
زن جوانی در روز عروسی خود، با چالشهای درونی و تردیدهایی درباره ماهیت عشق و تعهد روبرو میشود. داستان ما را به سفری در ذهن او میبرد و گذری بر افکار و احساسات او در این روز خاص دارد.
رِتسوکی که در حرفه نوازندگی و تدریس پیانو ناکام مانده بود، شغلی در یک شرکت خدمات نظافتی پیدا میکند که تخصصشان مرتب کردن آپارتمانهای شلوغ و پر از آشغال است. او در این شغل نه تنها با انبوهی از زباله روبرو میشود، بلکه رازهای تاریکی را نیز برملا میکند.
یک فرد عارف که امیدوار است از قدرتهای غیبی خود سود ببرد، به یک انجمن مخفی میپیوندد و در حالی که جایگاه خود را در دنیای زیرین پیدا میکند، باید با تاریکی درون خود روبرو شود.
این کمدی رمانتیک، داستان دختر جوانی را روایت میکند که برای تأمل در آیندهاش، از دانشگاهی برتر در بانکوک به شهر خود باز میگردد و به مادرش میگوید که تعطیلی مدرسه دارد. اما چالش او اینجاست: آیا باید برای فارغالتحصیلی تلاش کند و مسیری را در زندگی انتخاب کند که به او امکان میدهد از خانوادهاش حمایت کند، یا باید به دنبال اهداف و رویاهای خود برود؟