دستهای از جنایتکاران پس از ربودن دختر بالرین یک شخصیت قدرتمند در دنیای زیرزمینی، به عمارتی دور افتاده پناه میبرند، غافل از اینکه با دختری معمولی روبرو نیستند و در این عمارت محبوس شدهاند.
این مستند، نگاهی صمیمی به زندگی مون لافرته دارد. او در این مستند، از تجربیاتش در تور جهانی، مادری و همچنین چالشهایی که در زندگی با آنها روبرو بوده، صحبت میکند.
داستان در تابستان رخ میدهد و درباره بو، دختری شاد و مهربان است که با ادوارد، جوان ثروتمندی آشنا میشود. ادوارد برای انتقام از پدرش، بو را استخدام میکند تا مراسم عروسی پدرش را خراب کند. اما در این بین، بو و ادوارد عاشق هم میشوند. با این حال، این عشق رویاگونه با چالشهایی روبرو میشود و زندگی مسیر دیگری را پیش میگیرد.
پدری مضطرب به نام لئون، پسر خود را برای کمپینگ به منطقه آپالاچی میبرد. اما در آنجا، یک فرقه محلی دیو جلاد را احضار میکند و پسر لئون ناپدید میشود. لئون در میان مرگ و میرها که هر روز بیشتر میشود، باید با اعضای فرقه و هیولا روبرو شود تا پسرش را پیدا کند.
در دنیای پرشتاب و پیچیدهی روابط امروزی، آیا کسی میتواند ادعای داشتن رابطهای کاملاً صادقانه و بدون دروغ، راز و بیاعتمادی را داشته باشد؟ عشق مالیکا و کیری در آزمونی سخت قرار خواهد گرفت و آنها را به لبهی پرتگاه خواهد کشاند.
روث، روزنامهنگار آمریکایی، همراه پدرش اِدِک، بازماندهی هولوکاست، به لهستان سفر میکند تا مکانهای کودکی او را ببیند. اما اِدِک، از زنده کردن خاطرات تلخ گذشته خودداری میکند و با خرابکاریهای عمدی، سفر را به ماجرایی طنزآمیز تبدیل میکند.
ماری سونادا و دیگران با بازگشت ماساتو کوساکا و تاکومی اینویی که به اسمارتبرین پیوسته است، غافلگیر میشوند. اسمارتبرین اکنون به شرکتی تبدیل شده که قصد دارد اورفنوچها را نابود کند. ماساتو برای محافظت از اورفنوچها با اسمارتبرین میجنگد و تاکومی رهبری اسمارتبرین را بر عهده دارد. ماری و دیگران گیج و متعجب هستند که چرا تاکومی به اسمارتبرین پیوسته است. این دیدار مجدد آشفته، آغازگر داستانی جدید در مورد اورفنوچها و بشریت است.
یک سامورایی در سفر خود به دختری جوان برمیخورد که روستایش توسط اژدها نابود شده است. با وجود میل سامورایی به دوری از دردسر، آنها درگیر ماجرایی خطرناک میشوند.
فیلم روایتگر داستانی است در مورد یک کارگر ساختمانی که به طور غیرمنتظرهای در نمایش رومئو و ژولیت بازی میکند و اوضاع این نمایش، به طور شگفتانگیزی با زندگی او در هم میآمیزد و سرنوشت او را رقم میزند.
گروهی از دوستان قدیمی دانشگاه در سفری غواصی در دریای کارائیب برای کاوش در لاشه یک ناو جنگی جنگ جهانی دوم به هم میپیوندند و خود را در میان انبوهی از کوسههای سفید بزرگ در اعماق اقیانوس در میان هزارتوی زنگ زده فلز گرفتار میبینند.
آغاز زندگی مشترک آدیماس و آدلیا با چالشهای متعددی همراه است. این زوج جوان در کنار فراز و نشیبهای زندگی، لحظات شاد و خندهداری را نیز تجربه میکنند که به پویایی زندگی آنها میافزاید.
تونی، یک مرد بدخلق حدود پنجاه ساله، مجرد و بدون فرزند، از کودکان به هر قیمتی فراری است. زندگی او زمانی به طور غیرمنتظرهای تغییر میکند که خواهرش میمیرد و یک شبه او قیم موقت پنج فرزند خوانده خواهرش میشود.