زوجی با بلاتکلیفی روی پلی در آساکوسا ایستاده اند. تسوتائه و یوشیجی با سوار شدن به اتوبوس برای سوکیشیما و پیاده شدن در سوزاکی، اعتماد به نفس و اشتیاق خود را نسبت به آینده خود از دست داده اند. در سراسر پل، تابلوی بهشت سوزاکی را می بینند، منطقه ای با چراغ قرمز که زمانی تسوتائه به عنوان یک فاحشه کار می کرد...
تصویر زندگی کامل یوکیو یک پزشک موفق به تدریج ویران میشود و برادر دوقلوی انتقامجوی او که یکی یکی اعضای خانوادهاش را از بین میبرد و معشوقهاش را که اکنون همسر یوکیو است، بازپس میگیرد...
فیلمی درباره زنی که میلش به دنبال چیزهایی که به آنها اعتقاد دارد، او را در مسیری غیرمنتظره به سوی خودیابی سوق می دهد. سال 1907 است، و دکتر لیلی پنلریک (جانت مکتیر) موسیقیشناس به تازگی از ارتقاء در دنیای مردانه دانشگاهش محروم شده است...
وقتی دو برادر زن جوان زیبایی را می بینند که در مزرعه خوابیده و او را به خانه خود می برند ، حسادت به سرعت بین آنها که هنوز از اثرات سوء استفاده از دوران کودکی رنج می برند، شکل می گیرد ...
خدای آنتیوخوس، سافو، ملکه تبعیدشده کرت را به عنوان کنیز برای آفرودیت و آپولو میخرد تا در اعمال انحرافی آنها شرکت کند. در همین حین، آنها برده دیگری به نام کاتنگا را نیز میخرند.
داستان فیلم در سال 1963 رخ میدهد و دربارهی دختری به نام لیدیا و پسر نوجوانش سم است که به شهری دور افتاده در ایالت وایومینگ منتقل میشوند. در آنجا، لیدیا شروع به مهمانی انداختن میکند و سمبا مشکلات خود در مدرسه روبرو میشود....
داستان هنرمندی به نام ژان میشل باسکیا که پس از مرخص شدن از بیمارستان، در منهتن سرگردان شد و سعی کرد آثار هنری بفروشد تا پول درآورد و مکانی برای اقامت خود پیدا کند...
داستان درباره یک خواننده جوان است که از کودکی به موسیقی علاقه داشته است. او پس از سال ها تلاش و کوشش به یک خواننده حرفه ای موفق تبدیل می شود. اما دشمن قدیمی خانواده او که از موفقیت او حسادت می ورزد، سعی می کند او را نابود کند.