راجر به همراه مادرش زندگی میکند و زمانی که با پریا آشنا میشود عاشق وی شده و طولی نمیکشد که با هم ازدواج میکنند اما پریا یک رازه مخوفی را از او پنهان کرده است که...
یک خانواده ظاهرا شاد و دوست داشتنی به یک محله برون شهری نقل مکان می کنند. اما پس از مدتی مشخص می شود که آن ها با همسایگانشان رو راست نبوده اند و قصد واقعی شان از آمدن به آن مکان چیز دیگریست...
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
در دهه 1930، یک بازیکن پوکر که از یک بازی بزرگ به دیگری می رود، در میان راه توقف می کند تا در مسابقه ای بزرگ با قهرمان افسانه ای پوکر "لنسی هاوارد" بازی کند...
تابستان سال 1984، سی سال پس از اینکه "دان" کاپیتان تیم فوتبال دبیرستان بوده و "جیسی" به عنوان ملکه سال انتخاب شده، شهرشان خود برای مراسم تادبود صد سالگی خود آماده می کند. قیمت نقت افت کرده و "دان" نزدیک به دوازده میلیون دلار بدهکار است و...
برنده 2 جایزه BAFTA Film Award. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
در سال 1909، دورهای که هنوز هم سرخپوستان جنایات سفیدها به یاد دارند، «ویلیبوی» (بلیک) - یکی از سرخپوستان پایوت که گاوها را داغ میزند - برای جشن سالانه قبیله به کالیفرنیا باز میگردد و به ملاقات دختر مورد علاقهاش، «لولابونیفاس» (راس) میرود، ولی پدر دختر قافلگیرشان میکند و در درگیری بین آنان پدر «لولا» کشته میشود و این دو فرار میکنند. یک گروه تعقیب به فرماندهی «کریستوفر کوپر» (ردفورد) بهدنبال «ویلی بوی» به راه میافتد و...
"کارچی" پسری است که در دهه 1960 از مجارستان به آمریکا منتقل شده است.او در مدرسه تلاش می کند تا با فرهنگ آمریکایی کنار بیاید.او درباره یک دی جی که مسابقه ای موسیقی برای دانش آموزان برگذار می کند می شوند و...
"فردی" و دوستانش شغلی ندارند.آنها تلاش می کنند وقت خود را با چرخیدن بوسیله موتور سیکلتهای خود و خالی کردن خشم خود بر سر مهاجران عرب سپری کنند."فردی" عاشق "ماری" صندوقداری سوپرمارکت محل است.وقتی یک جوان عرب به نام "قادر" به "ماری" پیشنهاد ازدواج می دهد،او و دوستانش تصمیم می گیرند به او درسی بزرگ بدهند...
"آلیس" دختر جوانیست که در مورد کارهای آدمهای بالغ اطلاعات زیادی ندارد. قهرمان او دختری به نام "شریل" است که روابط موفق زیادی داشته. "آلیس" حتی عطر و آهنگهای مورد علاقه او را استفاده می کند اما "شریل" هیچگاه با او صحبت هم نمی کند اما...
"جرج تیلور" از جنگ جهانی دوم با فراموشی بازمی گردد.پس از بازگشت به لس آنجلس، در تلاش برای پیدا کردن هویت قدیمی خود، او وارد پرونده قتلی سه ساله و جستجو برای پیدا کردن دو میلیون دلار گمشده می شود...
یک دی.جی که بتازگی بر اثر تصادف فلج شده، دیگر امیدی به ادامه دادن شغل خود ندارد. او به شدت افسرده و گوشه گیر شده است، اما زمانی که با یک کشیش (مارک روفالو) آشنا می شود، ورق برمیگردد و سعی میکند با افسردگی اش مبارزه کند...