موضوع فیلم در مورد رابطه بین پسر و پدر است ، پدری که برای تربیت و پرورش پسرش میکوشد تا یک فرد مفید در جامعه باشد ، فیلم به ما رابطه دوستانه، عشق ،احساسات ، وابستگی به خانواده را نشان می دهد..
داستان در مورد یک مرد قمارباز است که بعد از اینکه ارث پدریش را در این راه به هدر میدهد ، با فاحــشه ای دوست و آشنا میشود که در پیدا کردن دخترش به او کمک کرده است..
زن مرموزی به نام "جین یونگ" وارد زندگی وکیلی به نام "سیون وون" که حافظه خود را از دست داده می شود . او عاشق جین یونگ می شود بدون این که از گذشته خود خبری داشته باشد . اما طی اتفاقاتی حافظه سیو وون در حال بازگشت است و ..
دختری به نام سو آ بدون ان که چیزی بداند به یک بیمارستان روانی برده شده و در آن جا بستری شده است و هر روز داروهای محتلفی به او تزریق می شود . او تصمیم می گیرد تا همه وقایعی که در این زندان اتفاق می افتد را به گوش جهانیان برساند . برای همین نامه ای به یک وکیل می نویسد و …
داستان در طی سال های ۱۹۳۰ و در پی اشغال کره جنوبی توسط ژاپن است. داستان فیلم زندگی جانگ سویول را دنبال می کند که یک گیسانگ هست و آرزو دارد بهترین خواننده بشود …
فیلم از سه قسمت نقل شده است ، قسمت اول تشکیل شده از عشق میان دو دانش آموز، قسمت دوم درباره یک تبه کار و قسمت سوم ازدو دوست دیگر تشکیل شده ، بر خورد این سه قسمت با هم داستان فیلم را تشکیل می دهد..
"مادهاو" و "جری" ، تصمیم میگیرند دو ویلای نزدیک به هم خریداری کنند و به همراه خانواده بکدیگر در کنار هم زندگی کنند ، ولی هرگز فکر نمیکردند این موضوع بر روابطشان تاثیر بگذارد..
یک دختر پولدار به نام "آرچی" که پدرش یک سیاستمداره قدرتمند است، عاشقه یک پسره باهوش "پارشیا" ولی از قشر پایین و فقیر جامعه می شود ، اوایل رابطه آن ها به صورت مخفیانه بود ، که کم کم رابطه آن ها آشکار شد ، داستان از آنجان شروع میشود که برادر "آرچی" باعث اختلافاتی میان آن ها میشود و ..
"پیتر" پس از انکار حضرت مسیح، مابقی زندگی خود را در عذاب گذرانده و همواره تلاش میکرده تا این گناهش را جبران کند. اکنون قرار است او به دستان "نرو" اعدام شود، اما...
ناهید زندگی خوب و آرامی در کنار همسرش فرهاد و دخترش باران دارد، اما این ظاهر ماجرا است به ناهید خبر میدهند که فرهاد قصد خودکشی دارد. ناهید ابتدا باور ندارد، اما بعد از مدتی متوجه میشود این همه ماجرا نیست. فرهاد می خواهد همراه خودش، ناهید و باران را هم بکشد…
داستان حول محور زنی بنام استفانی است که در سن 40 سالگی شغلش را از دست میدهد و مجبور میشود پیش مادرش برگشته و با او زندگی کند و مادرش نیز با آغوش باز از برگشتن او استقبال میکند و...
بعد از اینکه که پدری به همراه دو پسره جوانش برای ماجراجویی به کوهستانی سفر میکنند ، طولی نمیکشد که شرابط برای آن ها سخت میشود و برای زنده ماندن تلاش میکنند..
داستان در دبیرستان شروع میشود. سو یون جین یک دانش آموز آرام و ساکت بود در صورتی که cheng zheng دقیقا عکس (نقطه ی مقابل) او بود. او عاشق سو یون جین میشود و پیگیر او میشود تا زمانی که به کالج (دانشگاه) میرفت ، در حالی که هر دو در دانشگاه های مختلفی درس میخواندند. بعد از مدتی آنها قرار گذاشتن با همدیگر را آغاز میکنند ، هر چند اختلاف طبقاتی و هویت و پیشینه ی خانواده هاشون باعث جدایی آنها میشه. بعد از جدایی یون جین متوجه میشه که بچه ی cheng zheng رو بارداره اما بعدن بچه رو از دست میده. به خاطر سقط جنین دیگه نمیتونه باردار بشه. اون به خاطر لجباز بودنش به cheng zheng چیزی نمیگه… چند سال بعد یون جین در حرفه ی موفق خودش دائمی میشه و cheng zheng از دوباره وارد زندگیش میشه…