"فنی پرایس" در سن ده سالگی برای زندگی به "منسفیلد پارک" املاک شوهر عمه خود"سر توماس" می رود. او که نویسنده ای با استعداد، باهوش و با اخلاق است به "ادموند" پسر کوچک "توماس" نزدیک می شود. او که تبدیل به دختری زیبا شده مورد توجه همسایه ای به نام "هنری کرافورد" قرار می گیرد و...
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 4 جایزه و نامزد دریافت 25 جایزه دیگر.
اکتبر سال 1991 توفانی مهیب از سمت جزایر برمودا وزیدن می گیرد و در سر راه خود با توده ای از هوای سرد جاری از «گریت لیکس» هم راه می شود که در نتیجه ی آن، امواجی غول آسا به هوا بر می خیزد و سرنشینان یک کشتی ماهی گیری را در میان «توفان تمام عیار» نابود می کند…
عباس، بسیجی شهرستانی که ترکش خمپاره ای را کنار شاهرگ گردنش از دوران حضورش در جبهه به یادگار دارد، به اصرار همسرش نرگس برای معاینه به تهران می آید و در خیابان با همرزم سابقش کاظم روبه رو می شود که با اتومبیلش مشغول مسافرکشی است و…
کاراگاه الکس کراس همسر خود را از دست می دهد، به همین دلیل از کارش کنار می کشد، ولی روزی فردی که با او خصومت شخصی دارد دختری را گروگان می گیرد و او مجبور به بازگشت به شغل خود می شود...
نیویورک، اوایل دهه ی ۱۹۹۰٫ «فرانک پیرس» (کیج)، راننده ی آمبولانس شیفت شب در آستانه ی فروپاشی روانی است. «فرانک» همواره از این که موفق به نجات جان زن جوانی به نام «رز» نشده، احساس عذاب وجدان می کند. تا این که دل باخته ی «مری» (آرکت)، دختر سابقا معتاد «آقای برک» جانسن می شود. «آقای برک» مردی است که بر اثر سکته ی قلبی به حالت اغما رفته و «فرانک» او را به بیمارستان رسانده است….
یک هتل کثیف در شهر بانکوک. «دافی»، مرد پریشان احوال و معتاد اسکاتلندی، نقشه ی یک جزیره ی رویایی را به جوانی امریکایی به نام «ریچارد» می دهد و سپس خودکشی می کند. «ریچارد» نیز به اتفاق یک زن و شوهر فرانسوی عازم پیدا کردن آن جزیره می شوند...
زندگی مردی پس از خودکشی نامزدش دچار تغییر می شود. گمراه و سرگردان، او درگیر گروهی از جوانان تبهکار می شود. آنها در ابتدا او را مورد ضرب و شتم قرار می دهند، اما سپس او تصمیم به انتقام می گیرد ...
فیلم درباره قتل هایی است که در تابستان سال 1977 در نیویورک اتفاق افتاده است که بر روی ساکنان ایتالیایی آمریکایی محله جنوب برانکس تمرکز می کند که در سایه ترس از یکدیگر زندگی می کنند...
«سرهنگ تری ل. چیلدرز» (جکسن) را در دادگاه نظامی به دلیل آن که هنگام حمله به سفارت امریکا در یمن، به افرادش اجازه ی شلیک به طرف غیر نظامی ها را داده، محاکمه می کنند و «هیزهاجز» (جونز) تنها وکیلی است که سرهنگ می تواند به او اعتماد کند…
یک نگهبان بازنشسته به نام «والت کونتس» (دنیرو) سکته می کند. پزشکان به او تجویز می کنند پس از خروج از بیمارستان به حرکات و تمرین های بدنی بپردازد و هم چنین برای بازیافتن قدرت تکلم، درس آواز بگیرد. از سر اتفاق یک معلم آواز در همسایگی اش زندگی می کند، اما او کشف می کند این معلم آواز، «راستی» (هافمن) یک مرد زن نماست...