جولیان مککالوم در اوج موفقیت است. او به تازگی به عنوان فرماندار نیویورک انتخاب شده است. او فردی محبوب و مورد احترام است. همسر زیبایش، لیلی، یک مدل سابق است. دختر کوچک آنها، اشلی، یک "بابایی" کلاسیک است. جولیان یک رئیس دفتر فداکار به نام کلویی دهواس دارد که با او کمپینی برای بیرون آوردن نیویورک از خواب پساپاندومی طراحی کرده است.
چهار پرستار که به خانوادههایشان بیتوجه شده بودند و حتی در شغل خود هم بی رحم بودند. آنها اکثر اصول اخلاقی پزشکی در مورد درمان بیماران خود را نقض کردند و ...
گروهی از مردم ایمان خود را به کریسمس و هر آنچه که با آن همراه است از دست دادهاند، تا اینکه فرشتهای از راه میرسد و به همه آنها یادآوری میکند که روح کریسمس چیزی فراتر از هدیه دادن و هدیه گرفتن است.
زنان خانه دار جذاب دهه 1960 در حومه شهر، که همگی به سبک مدرن اواسط قرن لباس می پوشند، به سختی می خواهند یکدیگر را به عنوان "میزبان با خانم" تقویت کنند. آنها مهمانیهای شامی برگزار میکنند که به طور فزایندهای مفرح، عشوهگر و وحشیتر میشوند و ...
هنگامی که یک همسر دوست داشتنی و عشق سابق تصمیم می گیرد روال متفاوتی را در آنچه یک ازدواج ایده آل تلقی می شود، انتخاب کند، عواقب اعمال او ردی از شهوت، خیانت و پوچی فراتر از هر تصوری به جا می گذارد...
معلم اهل بروکسل، آمال، با وجود خطرات، اشتیاق دانشآموزان را برای مطالعه و آزادی بیان تشویق میکند. رویکرد جسورانه او بر دانشآموزان و خانوادهها تأثیر میگذارد.
پاستور جیکوب ثورن، کشیش موفقی است که به دلیل شهرت خود، از خانواده خود غافل شده است. بازگشت پسرش به شهر، او را مجبور می کند که بین خانواده و شغل خود یکی را انتخاب کند...
آدیره، روسپی که در حال فرار است، به یک شهر کوچک نقل مکان می کند و کار تولید لباس زیر با پارچه سنتی آدیره را آغاز می کند. این کار به طور غیرمنتظره ای زنان محافظه کار شهر را با قدرت بیان همراه می کند. اما ...
داستان حول محور گورا، سهاج و کوین می چرخد. گورا یک بازیگر مبارز است در حالی که سهاج یک مادر مجرد است که با پسرش کوین زندگی می کند. سهاج گورا را برای بازی در نقش پدر کوین استخدام می کند. آیا همه چیز طبق برنامه پیش خواهد رفت؟...
آنا، یک دختر جوان از یک جزیره قدیمی ، در سفری با بهترین دوست خود و یک دوست کانادایی همراه می شود. این سفر او را به چالش می کشد تا با هویت خود و محدودیت های جامعه ای که در آن بزرگ شده است روبرو شود...
اوندینا، زنی جوان، شاد و تابناک است. او با آلکسیا زندگی میکند و آنها عاشق یکدیگر هستند. عشقشان پرشور و صمیمی است. اما روزی آلکسیا به یونان، سرزمین مادریاش، سفر میکند و دیگر باز نمیگردد.
داستان این فیلم در تابستان گرم سال 1990 در آلمان شرقی سابق اتفاق میافتد و داستان زن جوانی را دنبال میکند که با یک کشاورز کاریزماتیک که دو برابر او سن دارد، رابطه برقرار میکند...
سادی که به عنوان یک مربی تناسب اندام و یک حلقه فحشا با لیست مشتری زندگی می کند، یک انعام ناشناس دریافت می کند و بلافاصله پس از حمله مقامات به استودیوی او، تنها با یک سوال: دقیقا چه کسی در لیست مشتریان بود؟ مواجه می شود ...