یک شوالیه ( ژان رنو ) و نوکرش ( کریستین کلاویر ) از قرون وسطی، توسط یک جادوگر دیوانه به زمان حال منتقل می شوند. اکنون تنها راه آن ها برای بازگشت به زمان خودشان، پیدا کردن یکی از نوادگان آن جادوگر است…
“ژانگ ووجی” به همراه پدر و مادرش از جزیره ای دورافتاده برای جشن گرفتن تولد صد سالگی استاد اعظم “ژانگ سانفنگ” عازم سفر می شوند.چند مبارز تلاش می کند پدر و مادر او را وادار کنند تا مکان پدر خوانده او “ژی ژون” را فاش کنند اما آنها نپذیرفته و دست به خودکشی می زنند و…
دهه ي 1950. «نورويل بارنز» (رابينز) مرد کندذهني اهل ايندياناست که با کوشش و تقلا، کاري در شرکت بزرگ هادساکر گير مي آورد. او پس از خودکشي رئيس شرکت با توطئه ي مشاور شرکت، «سيدني ج. ماسبرگر» (نيومن) به مقام رياست مي رسد. اما، برخلاف انتظار «ماسبرگر»، محصول جديد پيشنهادي «بارنز» - هولاهوپ - يکي از موفق ترين و پرفروش ترين محصولات شرکت از آب درمي آيد...
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 22 جایزه و نامزد دریافت 25 جایزه دیگر.
سن فرانسيسکو. «لوييس» (پيت)، خون آشام دويست ساله، خاطرات خود را براي خبرنگاري به نام «دانيل مالوي» (اسليتر) بازگو مي کند: اين که چگونه در لوييزياناي قرن هجدهم به دست «لستات» (کروز) به خون آشام تبديل شده...
کارآگاهي به نام «جان ترنت» (نيل) مأمور مي شد تا «ساترکين» (پروخنو)، از مشهورترين نويسندگان رمان هاي هراس آور را که ناپديد شده، بيابد. «ترنت» در جريان تحقيقاتش، بدون اين که متوجه باشد، وارد دنياي تخيلي رمان نيمه کاره ي «ترنت»، به نام «در کام جنون» مي شود.
عبدالله جوانی مسیحی است که تازه به اسلام روی آورده و دل در گرو عشق راحله دختر زید دارد. وی در جریان عروسی با راحله ندایی میشنود که او را به یاری فرا میخواند، عبدالله بیابان به بیابان، واحه به واحه به سمت کربلا میتازد و هنگام عصر عاشورا به آنجا میرسد و در آن زمان «حقیقت» را بر سر نیزه میبیند...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 11 جایزه و نامزد دریافت 11 جایزه دیگر.
«لني» (آلن) پدري نگران است که غافل از همسرش، «آماندا» (بانم کارتر)، يک باره پس از سال ها، سرگرم تحقيق درباره ي پسربچه اي مي شود که از کودکي به فرزندي خود پذيرفته است و درمي يابد که مادر واقعي پسرش، خيابان گرد ساده دلي به نام «ليندا» (سوروينو) است که خبري از سرنوشت فرزند خود ندارد...
ست گکو (جرج کلونی) و برادر کوچکترش (کوئنتین تارانتینو) پس از اینکه سرقت مسلحانه خونینی را در تگزاس انجام می دهند، تصمیمی دارند از مرز گریخته و وارد مکزیک شوند. آنها یک کشیش و دو فرزندش را گروگان می گیرند تا آنها را از مرز عبور دهند. آنها غروب آن روز و پس از عبور از مرز به یک کلوب می رسند که افراد مشکوکی در آنجا هستند. آنها تصمیم می گیرند شب را در آنجا سپری کنند اما پس از مدتی پی می برند که صاحبان آنجا عده ای خون آشام هستند و اکنون برای نجات جانشان بایستی با آنها مقابله کنند.
بخاطر اختلال غیرعادی که در رشد سنی یک پسر افتاده ، او 4 برابر سریعتر از یک انسان معمولی رشد میکند ، وقتی که پسر وارد کلاس پنجم میشود ، ظاهر یک انسان 40 ساله را دارد...
«جرج» (تراولتا)، يک مکانيک معمولي آمريکايي با هوش و دانشي متوسط است که در شب سي و هفتمين سالگرد تولدش، بر اثر رعد و برق توانايي و نيرويي عجيب به دست مي آورد. او حالا مي تواند پيچيده ترين مسايل رياضي را حل کند و دستانش نيز داراي قدرت يک آهن ربایی شده اند...
با این باور که دنیا بالاخره نابود خواهد شد سه بیمار روانی قصد بر سفری دسته جمعی گرفتند. آنها با هم به نقطه ای رفتند تا از آخرین لحظات کره زمین استفاده کنند و شاهد این واقعه باشند...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 5 جایزه دیگر.
«پدر هنري بيگز» (ونس)، کشيش کليسا با پتيست، در بخش فقيرنشين نيويورک زندگي مي کند و روزگار سختي را مي گذارند تا اين که در اوج استيصال از خداوند کمک مي طلبد. دعاي «بيگز» به شکل وشمايل «دادلي» (واشينگتن) برآورده مي شود: فرشته اي که به زمين فرستاده شده تا به «بيگز» کمک کند...
دکتر "جان دولیتل" دنیا را در دستان خود دارد.همسر زیبا و دختران قابل تحسین از یک طرف و شغلی که بهتر از این نمی تواند باشد.یک شب که او نزدیک بود با اتومبیلش سگی را زیر بگیرد سگ فریاد می زند "احمق" و ناپدید می شود.از آن به بعد قابلیت دوران کودکی او یعنی صحبت با حیوانات باز می گردد…
«ویلیام پریش» (هاپکینز) مردی است بسیار ثروتمند و ذی نفوذ که یک امپراتوری چند رسانه ای جهانی را سرپرستی می کند. او یک شب علایم سکته ی قلبی را در خود احساس می کند و مردی اسرارآمیز و بیگانه به نام «جو بلک» (پیت)، که در اصل ملک الموت است، به دیدار او می آید…