جولی که در اوایل دهه 70 به دلیل مصرف بیش از حد PCP درگذشت، از فراتر از اترها به دنبال برادر کوچکش، باب، فروشنده ساعت چاق است که در اوایل دهه 90 به دلیل عدم تحمل ساکارز در حال مرگ است.
وان فی (جوی یونگ) خواننده خوش آتیه اپرای چینی است که مخفیانه عاشق هو فونگ (نیکولاس تسه) است. او قصد دارد از روی صحنه برای او آواز بخواند، اما در یک تصادف غم انگیز، در اواسط آهنگ می میرد. سالها بعد، روح وان فی برمیگردد و متوجه میشود که بخشی از روح او در قالب Chor-bat (ایسون چان) تناسخ یافته است...
این داستان برگرفته از یک مجموعه کمیک بوکی است. زنی که در قرن پانزدهم سوئد در آتش سوزانده میشود، در واقع دختر شیطان (لوسیفر) است و به دنبال انتقام از او است.
در یک زمان تاریک در دوره هِیان، زمانی که نیروهای شیطانی پادشاهی را تهدید میکنند، امپراتور برای نگه داشتن نیروهای ماوراء طبیعی به اونمیوجی تکیه میکند . اما ...
جیکوب و ماری توسط پدرشان رها شده و به دستور او برای پیدا کردن عمویشان در اسپانیا میروند. در آنجا، ماری با دیگو ازدواج میکند، اما جیکوب متوجه میشود که دیگو در فعالیتهای جنایی دخیل است که آنها را در خطر قرار میدهد...
پنج بچه که برای محافظت در طول جنگ جهانی اول در عمارت هزارتوی عموی عجیب و غریب خود زندگی میکنند، با یک پری شنی که قدرت برآورده کردن آرزوها را دارد، دوست میشوند.
دکتری از آمریکا به هند سفر می کند تا در مورد مردی با قدرت شفابخش ماوراء الطبیعه تحقیق کند و وجود یک قدرت تاریک را کشف کند که توانایی تبدیل انسان به گونه ای جدید را دارد.
نمایش باله «پرنده آتشین»، با الهام از یک داستان فولکلور روسی، یک اثر هنری است که با ترکیب باله کلاسیک و جلوههای ویژه، داستانی عاشقانه و افسانهای را به تصویر میکشد. موسیقی دلنشین استراوینسکی و رقصهای پرشور و ماهرانهی کودلکا، به این نمایش زیبایی خاصی بخشیدهاند.
دو شاهزاده توسط پدرشان پادشاه سوداس از حضور در راتانا محروم می شوند. در طول سفر، یکی از برادران، آپای مانی، توسط یک جادوگر دریایی غول پیکر که عاشق او شده بود، ربوده می شود. برادرش سری سووان و چند جنگجو می خواهند او را نجات دهند...
در سال 1958، در کوه های آلپ فرانسه، خدمتکار جوانی به نام آنا جورین به یتیم خانه سنت آنژ می رسد تا با هلنا کار کند در حالی که یتیمان به خانواده های جدید منتقل می شوند. آنا که مخفیانه باردار است، با آخرین یتیم جودیت که به دلیل مشکلات روحی رها شده است آشنا می شود و زمانی که آنا متوجه می شود که جودیت می تواند صداها و صدای پای کودکان را نیز بشنود، به هم نزدیک تر می شوند...