آملیا، دختر بچهای بلژیکی که در ژاپن زندگی میکند، زندگی را در کنار همنشینش، نیشیو-سان، میکاود. سومین سالروز تولد او، نقطهی عطفی است که آغازگر رویدادهای سرنوشتسازی میشود و درک او از دنیا را دگرگون میسازد.
پس از دو ماجراجویی، خرسی به نام میک-میک آرزوی صلح با خانواده و زنبورهایش را دارد. اما وقتی یک لکلک دست و پا چلفتی دوباره بچه اشتباهی را به دنیا میآورد، رویاهایش نقش بر آب میشود. برای درست کردن اوضاع، میک-میک ماجراجویی عجیب و غریب دیگری را آغاز میکند تا این اشتباه را جبران کند.
دفتر نقاشی دختری در یک برکه میافتد و نقاشیهای او زنده میشوند و شهر را پر از هرج و مرج میکنند. خانوادهی او باید با هم متحد شوند تا این موجودات را که ناخواسته خلق کردهاند، متوقف کنند.
گرگ باید در یک مسابقه استعدادیابی که به زودی برگزار میشود، هالی هیلز را تحت تأثیر قرار دهد. پدرش، فرانک، قصد دارد او را به مدرسه نظامی بفرستد. موضوع اصلی تلاش گرگ برای اثبات این است که با شرکت در این مسابقه به فرانک ثابت کند که نیازی به آموزش نظامی ندارد.
خانواده فراگل را دنبال میکند که مشتاقانه منتظر اولین برف فصل هستند. وقتی فقط یک دانه برف میبارد و گوبو نمیتواند آهنگ تعطیلات سالانهای را که همه انتظارش را دارند، بنویسد، فصل از مسیر خود خارج میشود.
آوریل و چستیتی، دوستان صمیمی سابق، برای یک شغل طراحی رویداد در یک نمایش کریسمس با هم رقابت میکنند. آنها باید بر اختلافات گذشته خود غلبه کنند و با هم همکاری کنند تا تهیهکننده را تحت تأثیر قرار دهند، اما رقابت شدت میگیرد.
وقتی بابانوئل در طول یک کریسمس آشفته ناپدید میشود، یک بازیگر عجیب و غریب سعی میکند جای او را بگیرد. یک پدر، پسر نوجوانش و دوستان خاصش باید بابانوئل را نجات دهند تا کریسمس را نجات دهند.
خانوادهای که قبلاً با ولخرجی و بدهی زندگی میکردند. با این حال، همه چیز تغییر کرد وقتی پدر خانواده، تونی، شغلش را از دست داد. تونی و خانوادهاش مجبور شدند برای نجات خود از ورشکستگی، زندگی مقتصدانهای داشته باشند.
سازندگان سینما تصمیم گرفتهاند تا انیمیشن کلاسیک دیزنی، "سفیدبرفی و هفت کوتوله" که در سال ۱۹۳۷ ساخته شده است را با استفاده از بازیگران واقعی به یک فیلم سینمایی تبدیل کنند.داستان فیلم درباره شاهزاده خانمی است که برای نجات پادشاهیاش از دست ملکه بدجنس، با هفت کوتوله همراه میشود.
دهمین جشن سالانه، نمایشهای موسیقی جدیدی از والت دیزنی ورلد (فلوریدا)، دیزنیلند (کالیفرنیا) و آئولانی دیزنی ریزورت اند اسپا (کو اولینا، هاوایی) را به برنامه خود اضافه میکند.
در یک ماجراجویی هیجانانگیز تعطیلات، ساموئل و سگش آتنا برای نجات کریسمس با یک رئیس مافیای حیلهگر روبرو میشوند. کلانتر جیکوبز، با بازی کوبا گودینگ جونیور، برنده جایزه اسکار، به آنها در این تلاش کمک میکند و شجاعت او برای رسیدن به یک نتیجه جشن بسیار مهم است.
داستان فیلم حول محور خانواده کوئین و دلوکا میچرخد که دهههاست در همسایگی یکدیگر و در سایه ورزشگاه هایمارک - خانه تیم محبوبشان، بوفالو بیلز - زندگی میکنند.
وقتی بابانوئل مریض میشود، رابل برای نجات حال و هوای تعطیلات پیشقدم میشود و در عین حال با نقشهی موذیانهی شهردار هامدینگر برای دزدیدن هدایای همه رقابت میکند.
وقتی بابانوئل، در بحبوحه یک بحران وجودی، تصمیم به تعطیلات میگیرد، همسرش مارگارت - که همیشه آماده حمایت (و تحمل) شوهرش است - چارهای جز رفتن به سر کار و نجات خاصترین روز سال ندارد.
جودی هاپس، پلیس شجاع خرگوشها، و دوستش، روباه نیک وایلد، دوباره با هم متحد میشوند تا پرونده جدیدی را حل کنند، خطرناکترین و پیچیدهترین پرونده دوران حرفهایشان.