نامزد 4 جایزه اسکار همچنین دریافت 3 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 4 جایزه دیگر.
جوزف کوچر یک فروشنده ی بازنشسته است. او برای این که به خانه ی سالمندان نرود، تصمیم می گیرد خانواده ی پسرش را ترک کند. او سفری جاده ای را آغاز کرده و در مسیرش با یک نوجوان حامله دوست می شود. جوزف به این دختر کمک می کند که فرزندش را به دنیا بیاورد و در این حین معنای واقعی زندگی را متوجه می شود...
هنگامی که کارل بلک نویسنده مشهور، خانواده خود را به خانه کودکی اش منتقل می کند، باید با همسایگان عجیب و غریب همکاری کند تا با یک دلال، که به نظر می رسد یک خون آشام واقعی باشد یا نباشد ، مبارزه کند...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 38 جایزه و نامزد دریافت 118 جایزه دیگر.
داستان این فیلم در سال 1960 در نیو انگلند اتفاق می افتد. در این سال یک دختر و پسر که عاشق یکدیگر هستند تصمیم می گیرند از محل زندگیشان بگریزند. این فرار سبب می شود تا اهالی منطقه همه جا را به دنبال آنها بگردند و در حین این جستجو اتفاقات مختلفی را پشت سر بگذارند…
شب قبل از عروسی، مرد جوانی با دوستانش پوکر بازی می کند. وقتی پلیس وسط بازی به سر وقتشان می آید، او به حمام بانوان پناه می برد و در نهایت با لباس و سر وضعی نامناسب از آنجا می گریزد...
مِگان دختر جوانی است که به تازگی با پیشنهاد سرسختانه ی ازدواج مواجه شده است و برای خارج شدن از فشار این درخواست تصمیم می گیرد به مدت یک هفته از خانه به دور باشد تا بتواند به درستی تصمیم بگیرد. برای همین به دیدار دوست جدیدش آنیکا که با پدرش زندگی می کند ، می رود. اما…
یک کمدی مستقل در مورد یک استخر مشترک در لس آنجلس که تبدیل به یک تجربه ی به رویایی برای چهار غریبه می شود که هر کدام در دوراهی زندگی خود قرار دارند و ارتباط غیرمنتظره ای با یکدیگر پیدا می کنند...
«استیو راسل» ( جیم کری ) با همسرش «دبی» ( لسلی مان ) زندگی شادی را دارد تا اینکه متوجه میشود که همجنسگرا است و این قضیه باعث عوض شدن رفتار و زندگیش میشود. طولی نمی کشد که او به زندان افتاده و در آنجا با «فیلیپ موریس» ( اوان مک گرگور ) آشنا میشود. استیو که عاشق فلیپ شده قصد دارد با او از زندان فرار کند...
هیلی و بهترین دوستش ، بری ، برای تبلیغ خط مدشان به یک نمایش دوستیابی واقعی می روند ، اما وقتی عشق ، دوستی و شغل در راه است ، هیچ چیز طبق برنامه پیش نمی رود...
«لري ديلي» (استيلر) کاري را به عنوان نگهبان شب موزه ي تاريخ طبيعي قبول مي کند اما در نخستين شب نگهباني اش در مي يابد که چه کار مشکلي دارد: شب که فرا مي رسد يک طلسم مصري، اشيا و فيگورهاي مومي را زنده مي کند!....
چهار حیوان که دیگر از بودن در باغ وحش خسته شدهاند، تصمیم به فرار می گیرند و به طور ناخواسته با چهار پنگوئن همراه میشوند. بعد از گذراندن ماجراهایی، آنها خود را در ماداگاسکار می یابند.