«روبرتا گلس» (آرکت)، زن بیست و هشت ساله ای است که با شوهر بی تفاوتش، «گری» (بلوم)، زندگی کسالت باری دارد. او از طریق آگهی های دوست یابی روزنامه ها، می کوشد راه خلاصی برای خود پیدا کند و جذب یک سری آگهی می شود که نویسنده شان در پی دختری به نام «سوزان» (مادونا) است...
مردی به نام "گاسپارد" به شهری ساحلی می رود تا با "لنا" دختری که تصور می کند عاشقش است ملاقات کند. پس از مدت کوتاهی او با پیشخدمتی به نام "مارگات" برخورد می کند. او مدت زیادی را با "مارگات" سپری کرده و درباره احساسش نسبت به "لنا" با او صحبت می کند اما نسبت به گفتن حقیقت درباره حقیقت رابطه اش تردید دارد و...
دو خادم با هوش و با ذکاوت یک زن مسن و ثروتمند ، یاد می گیرند که پول ذاتی زن فقید را دارند ، به شرطی که مجبور باشند از گربه خانگی آشفته او مراقبت کنند ، که به نظر می رسد انجام این کار آسان نیست...
در ادامه قسمت های قبلی این بار رجب ایودیک مربی گری تیم بچه های محله را که در تنها زمین خاکی خالی محله که خود رجب هم از کودکی در آنجا فوتبال بازی می کرد را به عهده گرفته است. در همین حال او در می یابد که این زمین قرار است به یک پیمان کار فروخته شود...
قسمت دوم از سری فیلم های «رجب ایودیک». داستان فیلم هیچ ربطی به قسمت قبلی ندارد. موضوع این فیلم در مورد مادر بزرگ پیر رجب است که سعی دارد به نحوی این پسر را آدم کند...
یک سری از پلیس های شهر سعی می کنند که همکارشون که باهوش هست رو به نحوی از راه به در کنند و در این کار موفق می شوند و اورا به شهر کوچکی در لندن تبعید می کنند در آنجا او با یک مرد دست و پا چلفتی مامور اداره شهر هست که در شهر اتفاقات مشکوکی رخ می ده که سعی می کنند بفهمند چه اتفاقی در حال رخ دادن هست…
دختری هنگام تلاش برای رسیدن به نیروانا و از بین بردن منیت خود ، یک دوربین فیلمبرداری را استخدام می کند تا سفر خود به روشنگری را مستند کند. او در مسیری کشف خود ، با گذشته اش ، حال دردناک و صحنه معنوی لس آنجلس و همچنین کلام جهانی روبرو می شود...
داستان این فیلم کمدی در مورد فردی به نام “گرگ” است که یک وبسایت با نام Alibi.com را تاسیس میکند و با همکار خود “آگوستین” و کارمند تازه استخدام شده اش “ماد” تلاش میکند تا به هدف خودش برسد و…