«جک اسليتر» (شوارتسنگر)، مأمور ويژه، گروهي از افراد پليس را از اطراف آسمان خراشي دور مي کند و در پشت بام ساختمان با قاتلي به نام «ريپر» (نونان) که پسر کوچک او را گروگان گرفته، درگير مي شود. کمي بعد معلوم مي شود همه ي اين ماجراها در يک فيلم «آرنولد شوارتسنگر» به نام «جک اسليتر 3» جريان داشته که در سينمايي پرت به نمايش درآمده است...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 12 جایزه و نامزد دریافت 9 جایزه دیگر.
"سایمون" و "ویتانگ" زوجی هستند که در منهتن زندگی می کنند. برای از بین بردن شک خانواده "ویتانگ" او تصمیم می گیرد با "وی وی" زنی مهاجر که احتیاج به گرین کارت دارد ازدواج کند. اما وقتی خانواده اش تصمیم می گیرند برای مراسم ازدواج به آمریکا بیایند همه چیز از کنترل خارج می شود....
سيلم، ماساچوستس، شب هالووين، سال 1693: سه خواهر جادوگر بد ذات به کمک کتاب جادوي شان نيروي جواني را از جسم دخترکي بيرون مي کشند تا جوان شوند. اهالي دهکده اين سه خواهر جادوگر را دار مي زنند، ولي آنان پيش از مرگ مي گويند که اگر جوان با کره اي شمع سياهي در خانه ي آنان روشن کند، آنان دوباره به زندگي باز خواهند گشت...
دوگ مرد جوانیست که تمام روز را بعنوان دربان در یک هتل مجلل کار می کند، تا پولی به دست آورد و بتواند کسب و کار خودش را راه اندازی کند. اما او در شرایطی به پول احتیاج پیدا می کند و شخصی کمکش می کند. اما متوجه می شود که آن شخص با زنی که او دوستش دارد وارد رابطه شده. حال دوگ باید میان عشق و پول یکی را انتخاب کند...
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین نامزد دریافت 3 جایزه دیگر.
«جون پرل» (مسترسن)، زن جوانی است که از لحاظ روانی مشکلاتی دارد و با برادرش، «بنی» (کویین) زندگی می کند. «جون» پس از آشنایی با «سام» (دپ)، پسر عموی یکی از دوستان «بنی»، به او دل می بندد. «سام» نیز، برخلاف میل «بنی» به «جون» علاقه پیدا کرده است. سرانجام «بنی» و «جون» نقشه ی فرای می کشند...
مادر "بابی" او را به مدت سی سال در خانه نگاه داشته و او را متقاعد کرده هوای خارج خانه سمی است.اما پس از دیدار با پدر خود،شرایط او را وارد دنیای خارج می کند،دنیایی که کاملا نسبت به او غریبه است.......
«اکسل» ( جانی دپ ) که در نیویورک به بررسی ماهی ها میپردازد و از این کار کاملا راضی به نظر میرسد ناگهان از طرف عموی خود ( جری لوییس ) به جشن عروسی دعوت میشود و به طرف آریزونا حرکت میکند. این سیاستی از طرف عموی اوست که اکسل را به طریقی وارد حرفه خانوادگی کند. در آریزونا ٬ اکسل ۲ زن عجیب را ملاقات میکند...
«بیلی» سفیدپوست (هارلسن) که از تماشاگران بازی بسکتبال پر تب و تابی در زمین بازی های ساحلی وینس کالیفرنیاست، با بازیکن سیاه پوستی به نام «سیدنی» (اسنایپس) آشنا می شود. این دو از طریق شرط بندی روی مهارت های خود در بازی های خیابانی محله های سیاه پوست، شروع به پول در آوردن می کنند و با به رخ کشیدن تعصبات نژادی شان، حتی یکدیگر را هم گه گاه در شرط بندی های شان تلکه می کنند.
«وين کامبل» نوجوان (مايرز) و دوستش، «گارت آلگار» (کاروي)، از زيرزمين خانه ي «وين» يک برنامه تلويزيوني کابلي به نام «دنياي وين» پخش مي کنند و در آن افکار شخصي خود را در باب زندگي نوجوانانه يا موسيقي «هوي متال» با مردم در ميان مي گذارند. «بنجامين آليور» (لو)، يک مدير تلويزيوني زرنگ و جاه طلب به طور تصادفي اين برنامه را مي بينيد و جلب آن مي شود...
دههٔ ۱۹۲۰، در شهری بینام، تاخت و تاز آزادانهٔ یک قاتل بیرحم وحشتی عمومی برانگیخته و باعث شده مردم از رفت و آمد شبانه منع شوند. یک شب مهآلود ̎کلایتمن̎ ( آلن)، کارمند دون پایه به رغم خواست خودش همراه گروهی از مردم میشود که در پییافتن قاتلاند. همزمان ̎ایرمی̎ (فارو) که در یک سیرک کار میکند، سرخورده از بیوفائی دوستش، دلقک سیرک (مالکوویچ) بارش را میبندد و در خیابانها سرگردان میشود. دکتری (پلیزنس) که ̎کلاینمن̎ با او ملاقات کرده، کشته میشود و همه به ̎کلاینمن̎ مظنون میشوند..
"کیو جو" زنی روستائیست که زندگی عادی دارد تا اینکه همسرش توسط بزرگ روستا مورد حمله قرار می گیرد.وقتی او از معذرت خواهی سرباز می زند،"کیو جو" تصمیم می گیرد با کمک دادرس محلی علیه او اقدامات قانونی انجام دهد.به سرعت اقدام ساده او برای رسیدن به عدالت در چرخه بروکراسیهای اداری طولانی گرفتار می شود و...
3 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 24 جایزه و نامزد دریافت 29 جایزه دیگر.
مسئول فیلمنامه یک استدیو با قبول نکردن فیلمنامه یک نویسنده با او به مشکل برمی خورد. آن نویسنده برای او کارتهای تهدید آمیز می فرستد. اما نویسنده از او به خاطر قبول نکردن فیلمنامه اش اخاذی می کند و ...
یک گروه شش نفره ی تیاتر دانشگاهی متشکل از «پیتر» (فرای)، «راجر» (لوری)، «مری» (استانتن)، «مگی» (تامپسن)، «سارا» (امانوئل) و «اندرو» (برانا)، پس از اجرای نمایشی ـ که با استقبال هم روبه رو نشده ـ هر یک به راه خود می روند. ده سال بعد، دوباره همین گروه در خانه ی ییلاقی و ارثی «پیتر» گرد هم می آیند…