کیتی میشل در مدرسه ی فیلمی که همیشه آرزوی رفتن به آن را داشته است پذیرفته شده. کل اعضای خانواده برای رساندن کیتی به مدرسه او را در مسیر همراهی می کنند اما اتفاقی غیر منتظره رخ داده و خانواده ی میشل اکنون باید با همکاری یکدیگر جهان را نجات دهند.
بیست سال پس از یک عشق رسواییبرانگیز، یک زوج متاهل وقتی یک بازیگر برای تحقیق برای فیلمی درباره آنها سراغ آنها می آید ، مجبور میشوند با گذشته خود روبرو شوند...
دینگ لی، که سالها در رقص خیابانی تجربه دارد، از یک هنرمند جوان و مستعد دعوت میکند تا به گروه او بپیوندد. اما این دو با موانع و مشکلات گوناگونی روبرو میشوند.
مردی معمولی که سفری لوکس به عنوان هدیه دریافت میکند، به اشتباه به عنوان یک ثروتمند شناخته میشود. در این سفر، او با سرایدار هتل که زنی زیبا و مهربان است، آشنا میشود و بین آنها عشقی پدید میآید. اما آیا این عشق زمانی که زن حقیقت را در مورد وضعیت مالی او بفهمد، همچنان پایدار خواهد ماند؟
داستان تیلور فری که از طرف خدا ماموریتی دریافت میکند: داستانهای خانوادهاش را بازگو کند و جامعه خود را الهام بخشد. اما او نمیداند که شیطان هم برنامههای خود را دارد...
کلویی برای یافتن ایدههای جدید برای کار، با دوستان دوران کالج خود به ایسلند سفر میکند. در این سفر، نامزد سابق او که عضو گروه بود، بدون دعوت ظاهر میشود و این امر باعث ایجاد تنش و کشش بین آنها میشود.
مالک یک فروشگاه هدیه که با چالشهای مالی روبرو است، از سوی یک کارآفرین معروف ماموریت مییابد تا مراسمی رؤیایی برای خواستگاری نامزد ثروتمند او ترتیب دهد.
دو تا بچهی پولدار بعد از مشکلات مالی خانواده در یک مسابقهی عجیب برای نجات خانهشان شرکت میکنند. مسابقهای که آنها را به سراسر ایالت فلوریدا میکشاند و با چالشهای محیط زیستی روبرو میکند.
داستان این کمدی حول محور گروهی از دانشآموزان دبیرستانی میچرخد که در سفر به ایتالیا، با چالشهای عاشقانهای بین عشقهای قدیمی و روابط جدید روبرو میشوند.
ماکس ورشتپن، قهرمان دو دوره اخیر گرندپری موناکو، در این رقابت به مقام ششم بسنده کرد. شارل لکلرک، راننده فراری، با کسب مقام اول، عنوان قهرمانی این گرندپری را از آن خود کرد و به روند پیروزیهای متوالی سه ساله ردبول در موناکو پایان داد.
آدی و نانا پس از یک پیام متنی تصادفی دوستی صمیمی برقرار می کنند. آدی به ملاقات نانا می رود و در آنجا با پسر نانا جیمز ملاقات می کند. بعد از سال ها گذراندن تعطیلات با هم...
رزا که در آستانه ۴۵ سالگی قرار دارد، ناگهان متوجه میشود که تمام عمرش را صرف خدمت به دیگران کرده است. از این رو تصمیم میگیرد همه چیز را پشت سر بگذارد، سکان زندگی خود را به دست بگیرد و رویای خود را برای راهاندازی کسبوکار شخصی دنبال کند.