آلیس گودبادی، پیشخدمت همبرگر و علاقه مند به فیلم، از طریق برخورد با بازیگران و خدمه یک فیلم موزیکال راک، راه ستاره شدن را می خوابد و مجموعه ای از اتفاقات کمیک را در صحنه فیلمبرداری تجربه می کند.
آلفی زمانی که مردی که چند معشوق دارد عاشق یک زن حرفه ای می شود، مسابقه عاشقانه خود را شروع می کند. الفی به زودی متوجه می شود که ابی، یک سردبیر مجله، به همان اندازه عاشقی بی رحم است...
برادر کوچکتر کارآگاه مشاور با حل یک پرونده مهم به کمک یک کارآگاه عجیب اسکاتلندیارد و یک بازیگر دوست داشتنی اما مشکوک، تلاش می کند تا شکوه شرلوک را بدزدد...
وقتی یک بابانوئل خسته و دلسرد به این فکر میکند که یک سال اجرای شب کریسمس خود را کنار بگذارد، خانم کلاوس و الفهایش تصمیم میگیرند تا نظر او را تغییر دهند...
در کلوپ شبانه غیرقانونی مادام زنوبیا، زمانی که استیو جکسون و واردل فرانکلین کیف پول آنها حاوی یک بلیط بخت آزمایی برنده را دزدیدند، آنها تصمیم گرفتند آن را پس بگیرند....
در حالی که "کاپیتان کوچولو" کامبری تردیدهای جدی در مورد واقعیت به اصطلاح "سوپر جاسوس" ایجاد می کند، سرهنگ تولوز کریستین را می رباید و فرانسوا را مجبور می کند تا دوباره شخصیت "مرد بور بلند با یک کفش سیاه" را در برخی از ماجراهای جعلی بازی کند...
پس از اینکه هیروشی در یک حادثه در محل کار مجروح می شود، توراجیرو پولی را که پس انداز کرده است به ساکورا می دهد و بار دیگر به عنوان فروشنده دوره گرد کار می کند. توراجیرو در طول سفرش با پدری آشنا می شود که با او نوشیدنی می نوشند. صبح، توراجیرو از اینکه میفهمد مرد بچهاش را جا گذاشته و یادداشتی که از تورا میخواهد از کودک مراقبت کند، شوکه میشود...
بعد از اینکه آخرین تلاش توراجیرو برای پیدا کردن عروس به اشتباه میافتد، او دوباره سفر را آغاز میکند و به اوتاکو (آخرین بار در خانه قدیمی Tora-san دیده شده) میرود که اکنون یک بیوه است...
توراجیرو در طول سفرهایش پس از تماشای یک گزارش تلویزیونی در مورد زادگاهش و ملاقات با زن جوانی که او را به یاد خواهرش ساکورا میاندازد دلتنگ میشود. در همین حین، یک مستاجر جدید به رستوران توریا نقل مکان می کند...
کنت دراکولا برای احیای عروس طولانی خواب زمستانی خود، وامپیرا، از چندین مدل زیبا نمونه خون می گیرد، اما در طول انتقال خون، نژاد وامپیرا از سفید به سیاه تبدیل می شود...