در سال 1905، برونو ریدل، حوزوی فرانسوی به جرم قتل یک کودک مجرم شناخته شد. به درخواست پزشکانی که او را مشاهده می کنند او خاطرات خود را می نویسد تا عمل خود را توضیح دهد...
سون-ئه، قصابی با مشتریان مرد، پس از پیدا شدن اجساد مردان مقتول در نزدیکی مغازهاش، مظنون به قتل میشود. کارآگاه کیم پس از ملاقات با او، به وی مشکوک میشود.
سال ۱۹۹۷ است. فرانک، نابغه کامپیوتری با استعداد تجاری، علاقه به زندگی شبانه و تمایل بیمارگونه به اثبات خود، تنها یک چیز میخواهد: دیسکوی خودش که نه تنها از رقبا پیشی میگیرد، بلکه آنها را شرمنده میکند...
رایان، یک پلیس جوان دست و پا چلفتی، مدام به هم تیمی هایش طعنه می زند. با این حال، او متوجه می شود که زمان کوتاهی برای زندگی دارد و این ممکن است آخرین فرصت او برای تبدیل شدن به یک قهرمان و در نتیجه تحت تاثیر قرار دادن شریک زندگی خود، استفانیه باشد...
شردول و سومان ، برای دلجویی از خانوادههایشان، با یکدیگر ازدواج مقدس میکنند. با این حال، وقتی دوست سومان با آنها نقل مکان می کند، زندگی آنها پیچیده تر می شود...
وقتی ساعت ریچی در یک سرقت خشن به سرقت می رود و تصاویر تحقیرآمیز این برخورد به صورت ویروس پخش و دست به دست می شود، او مجبور است شهرت خود را برای حفظ شغل خود به خطر اندازد...
کلویی ادیسون (داوینا ورکز) از 13 سالگی می خواست در تجارت خانواده اش باشد. مادرش ملکه (نائه سو) مسئول عملیات است و کلویی آرزو دارد که دقیقاً مانند او باشد...
"لکسی خندان"، آن بانوی پرشور و انگیزه، به ناگاه از صحنهی زندگی محو شده است. هرچه بیشتر در عمق ماجرای ناپدید شدن او فرو میرویم، حقیقت پنهان شدهای آشکار میشود که از هر داستان تخیلی عجیبتر است.