جوسی ، مدیر بازاریابی ، وقتی به عنوان سرپرست غیرمنتظره خواهرزاده و برادرزاده اش می شود. در آنجا ، او دوباره با کوپر ، دوست دبیرستانی خود ارتباط برقرار می کند....
یک تهیه کننده تازه کار که به تازگی از محل کار قبلی اش اخراج شده، تصمیم به شروع و راه اندازی برنامه تلوزیونی شادی که ویزه صبح ها میباشد به نام "گل نیلوفر" می گیرد اما با دشواری های بسیاری روبرو می شود...
کت که به تنهایی در نیویورک زندگی می کند قصد دارد برای شرکت در مراسم ازدواج خواهر کوچکش ایمی عازم لندن شود اما مشکل او اینست که جفری که برادر داماد است قبلاً نامزد کت بوده و دو سال پیش با کت قطع رابطه کرده است...
“هانا” دختری که از سمعک استفاده می کند مجبور می شود به تعطیلات برود.او موفق می شود شغلی برای خود پیدا کند.مراقبت از “جوزف” مردی که بر اثر سوختگی به طور موقت بینایی خود را از دست داده است …
گروه حرفه ای از رقاصهای شهر در حال مسابقه رقص با هم هستند که در این میان دانشجوهای ترم اول هم به مسابقه آنها اضافه میشوند و به مسابقه شور و حالی میبخشند که …
یک مهاجم شرکتی وقتی به طور ناگهانی وارث کارخانه مدادکاری ورشکسته پدرش می شود ، که قلب جامعه است ، به ریشه های شهر کوچک خود باز می گردد. او باید تصمیم بگیرد یا اجازه دهد آن را ببندد یا به نبرد جامعه برای نجات آن بپیوندد....
گروهی از نوجوانان یوکاهاما می باشد که برای جلوگیری از تخریب باشگاه ورزشی مدرسه شان هستند. آنها تصمیم گرفته اند تا از تخریب این باشگاه ورزشی در جریان تدارکات و مقدمات آماده سازی برای المپیک ۱۹۶۴ توکیو جلو گیری به عمل بیاورند…
داستان مرد ثروتمندی که با شنیدن جواب رد از زن مورد علاقه اش که پرستار اورژانس می باشد، تلاش می کند تا ثروت خانوادگیش را در راه رسیدن به زن مورد علاقه اش صرف کند...
داستان فیلم در مورد دو دختر نوجوان در شهر کوچکی در سوئد است. «الین» زیبا و مشهور است، اما از زندگی اش خسته شده. «اگنس» هیچ دوستی ندارد و دختری غمگین است، اما بطور مخفیانه با الین رابطه ای عاشقانه دارد و …
داستان فیلم در مورد دختری به نام Kiira است که مانند یک دختر معمولی است و دوست دارد با دوستان خود زندگی کند و آرزوی او تبدیل شدن به بهترین نانوا است اما چیزی که او را از دیگران متفاوت می کند این است که او یک خون آشام است.او هرگز در مورد راز خود با هیچکس صحبت نکرده حتی با دوست دوران کودکی خود تسنو . هنگامی که او دوازه سال داشته تسنو در حداثه ای پدرو مادر خود را از دست می دهد و برای زندگی به نزد اقوام خود در شهردیگری میرود حالا او بعد از سال ها بازگشته و در نانوایی Kiira مشغول به کار شده و عشق قدیمی دوباره بین آن دو زنده می شود حال Kiira باید برای این عشق و راز خود راه چاره ای پیدا کند و ...