دالوت، مينه سوتاي شمالي، دهه ي 1920. «داج کانلي» (کلوني) کاپيتان پا به سن گذاشته ي يک تيم فوتبال امريکايي است که به دليل مشکلات مالي در شرف از هم پاشيده شدن است. «داج» براي نجات تيم، ستاره ي جديد فوتبال، «بولت رادفورد» (کراسينسکي) را به خدمت مي گيرد که اضافه بر قابليت هاي ورزشي ظاهرا سابقه اي هم به عنوان قهرمان جنگ جهاني اول دارد. خيلي زود «کانلي» و «رادرفورد» به خبرنگاري به نام «لکسي ليتلتن» (زلوگر) نظر پيدا مي کنند. حالا «کانلي» بايد هم «لکسي» را به دست آورد و هم تيم را حفظ کند...
2 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین 3 جایزه و نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
پاريس، سال 1912. دو نويسنده، » ژول « ( ورنر )، آلمانى خجالتى و » ژيم « ( سره ) كه پاريسى خوشمشربى است، شيفته ى تصوير سنگى باستانى يك زن مىشوند. آن دو وقتى با » كاترين « ( مورو ) كه گويى تجسم آن تصوير سنگى است روبه رو میشوند زندگى شان دگرگون مىشود...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 11 جایزه و نامزد دریافت 7 جایزه دیگر.
فیلمرداری "میتوانم پاملا را معرفی کنم" شروع می شود.این داستان عاشقی و فرار زنی انگلیسی با پدر زن فرانسوی خود است که به طور موازی در فیلمبرداری نیز نشان داده می شود...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 13 جایزه و نامزد دریافت 5 جایزه دیگر.
پاریس سال 1942. "لوکاس استینر" یهودی مجبور است کشور را ترک کند. همسر او "ماریون" که بازیگر است، تئاتر را مدیریت می کند. او تلاش می کند با اجرای نمایشی، تئاتر را زنده نگه دارد. او برای نقش اول "برنارد" را استخدام می کند. از طرفی در واقع "لوکاس" در زیرزمین آنجا مخفی شده است...
زمانی که "بنیامین استید" و "ماری استید" به همراه خانواده خود به شمال ایالت نیویورک در اوایل 1800 نقل مکان میکنند ، ناخواسته وارد یک سری مسئل مذهبی میشوند تا وقتی که مردی جوان به نام "جوزف اسمیت" با آن ها آشنا میشود و ..
پروفسور کوئینسی آدامز اخیرا به عنوان رئیس کالج هاکسلی انتخاب شده است.پسرش فرانک او را متقاعد می کند تا دو بازیکن فوتبال را استخدام کند تا کالج رقیب را شکست دهند.اما او به اشتباه باوارلی و پینکی را استخدام می کند و...
فیلم داستان آدمکشی ترسو به نام "کاران" را روایت می کند که برای مافیایی به نام "گاجراج" کار می کند.در یک از ماموریتهایش او با "کجال" دختر یکی از همکارانش آشنا و عاشق می شود.آنها مجبور هستند پا به فرار گذاشته و...
"شینوهارا اریکا" دانش آموز سال اولی، داخل دبیرستان در حالی که داره با دوستانش حرف میزنه ، درباره دوسـت پسرش یه داستان میسازه . در واقعیت، اصن دوسـت پسری نداره دوستای اریکا به داستانش شک میکنن و این اریکاس که به اونا دروغ گفته. بعد اریکا یک پسر جداب داخل خیابان میبینه و ازش عکس میگیره. بعد این عکس ها را به عنوان عکس های دوسـت پسرش به دوستاش نشون میده..
هنگامی که یک دختر و پسر در مدسه ابتدایی به هم علاقه پیدا می کنند در همان سال آن ها از یک دیگر جدا شدند و دختر بچه به یک شهر دیگر رفت، و حالا با گذشت ۴ سال پسر جوان معتقد است دوباره عشق خود را خواهد دید و …
داستان فیلم در یک روستای دور افتاده ، جایی که با مرگِ ناگهانی یک پدر آغاز میشود ، در پی این اتفاق غم انگیز ، مردم روستا برای پی بردن داستان مرموز کشته شدن آن مرد به پیش همسرش می روند و ..
آملی به توکیو نقل مکان میکند. او در همین حال که بعنوان یک مُدرس فرانسوی فعالیت میکند، خودش را در فرهنگ ژاپنی غرق کرده است. زمانی که او با یک دانشجوی ژاپنی به نام رینری که دوستدار فرهنگ فرانسویست، ملاقات میکند، ناخودآگاه شیفتهی او می شود…
صاحب رستورانی به نام “لزلو” پیانیستی برای رستورانش نیاز دارد بنابراین “آندریاس” را در آنجا استخدام می کند اما مدت زیادی نمیگذرد که “آندریاس” به پیش خدمت آنجا علاقمند شده و او تبدیل به تنها موجود الهام بخش برای موسیقی جدیدش می شود و…
بازرس پلیس "ویجی وارم" یک پسر دارد، "سورج" کسی که با دیدن تنها دختر "کیران"، عاشق او میشود بعدها مشخص می شود که "بالراج" در حقیقت وارد کننده بزرگ مواد است و ..