یک تاجر (فردریک مارچ) عاشق منشی خود (کلودت کولبر) می شود، اما او با یک شخصیت پنهان (مونرو اوزلی) ازدواج می کند که برای هر دوی آنها دردسر ایجاد می کند...
پس از مرگ پدر و از دست دادن ثروت خانواده، بانی (جوان کرنفورد) به عنوان یک گزارشگر کارآموز مشغول به کار می شود، در حالی که برادرش (ویلیام بیكول) درگیر قاچاق مشروبات الکلی می شود...
یک کارگر فقیر کارخانه که توسط یک عموی ثروتمند استخدام شده بود، عاشق یک وارث زیبا می شود، اما خوشبختی و آینده امیدوارکننده او توسط یک رابطه قبلی با یک همکار که او را باردار کرده بود، به خطر می افتد...
یک منشی ساده برای یک وکیل طلاق زن کار می کند که فقط با زنان متاهل قرار می گیرد. برای جلوگیری از پرداختن به تعقیب های زناشویی هر یک از عاشقانه های احتمالی خود، او به او کمک مالی می کند اگر فقط به نام با او ازدواج کند.
برنده 2 جایزه اسکار همچنین دریافت 1 جایزه دیگر. award
هری جوان عاشق است و می خواهد با یک هنرپیشه ازدواج کند که باعث نارضایتی خانواده اش شده است. هری فکر می کند که اسقف آرمسترانگ از عشق چیزی نمی داند، بنابراین آرمسترانگ داستان ریتا و خودش را برای او تعریف می کند....
دو فروشنده بیمه که سریع صحبت می کنند، با مری که در حال فرار از دست مادر ثروتمندش است، ملاقات می کنند و آنها موافقت می کنند که به او در امر اداره هتل کمک کنند. وقتی متوجه می شوند که هتل ویران شده و تقریباً متروکه شده است، یک کمپین روابط عمومی ساختگی راه اندازی می کنند که هتل را به عنوان یک استراحتگاه مورد علاقه ثروتمندان معرفی می کند...
دنیز، دختری یتیم است که به پاریس نقل مکان می کند و امیدوار است در فروشگاه عمویش کار پیدا کند. اما فروشگاه پر زرق و برق «Aux Bonheur des Dames» در آن سوی خیابان، همه مشاغل کوچک اطراف را به هم می زند...