در پایان دورۀ کشورهای جنگجو در چین، اردوگاه اصلی نظامیان کشور «وِی» هدف حملۀ سپاه کشور «لیان» قرار گرفت. پس از نبردی شدید، آسیب زیادی به هر دو طرف وارد شد. در این جنگ فقط یک سرباز کشور لیان که نقش او را جکی چان بازی می کند و یک سردار کشور «وِی» که نقش او را وان لی هون بازی می کند، زنده می مانند. سرباز لیانی به این دلیل زنده می ماند که خود را به مردن می زند. اما سردار «وِی» با این که زنده مانده، ولی از این اتفاق تا حد مرگ ناراحت است. سرباز لیانی فکر می کند اگر سردار را دستگیر کند و به مقامات کشورش تسلیم کند، پاداش خوبی می گیرد و امکان می یابد از جنگ بگریزد. او به راحتی سردار زخمی را دستگیر می کند و سفر طولانی آنها به کشور لیان شروع می شود …
«J.W» برای حفظ زندگی دوگانه اش تبدیل به یک قاچاقچی مواد مخدر می شود سرنوشتش با "جورج" مهاجر صربستانی که از جانب مافیا صربستان و پلیس تخت تعقیب است و دیگری شخصی استخدام شده از طرف مافیای صربستان که مسئول کشتن "جورج" هست، پیوند میخورد. ...
داستان فیلم درباره ی مرد جوانی می باشد که تمام عمرش را برای گرفتن انتقام برنامه ریزی کرده است و اکنون که شخص مورد نظرش را پیدا کرده ، می فهمد که با خطری بزرگتر از آنچه فکر می کرده رو به رو است و…
کتی یک افسر پلیس آمریکایی است که به تازگی به عنوان سفیر صلح برای اعزام به کشور جنگ زده بوسنی انتخاب شده است تا بتواند با گزارشات خود از فاجعه جنگ در این منطقه، جلوی ویرانی هرچه بیشتر این کشور را بگیرد. اما او در این کشور نه تنها کمکی از جانب گروه های مختلف دریافت نمی کند، بلکه به زودی پی می برد که دست هایی در پشت جنگ بوسنی وجود دارد که در حال ایجاد فساد در این کشور هستند و … این فیلم براساس یک داستان واقعی ساخته شده است...
تائه شیک یک مغازه امانت فروشی را اداره میکند و آدم مرموز و گوشه گیر با گذشته مبهم است و تنها دوست و رابطه ی او با دنیای بیرون دختر همسایه او سوءمی است که مادرش مشکل اعتیاد دارد و برای یک گروه قاچاقچی مواد مخدر کار میکند اما وقتی مادر سوء می مقداری جنس از این گروه می دزد و به صورت جاسازی شده بدون اطلاع تائه شیک در مغازه امانت فروشی میگذارد اوضاع بهم میریزد و بعد از لو رفتن قضیه این گروه سوء می و مادرش را گروگان میگیرند و تائه شیک مجبور میشود برای نجات سوء می وارد بازی بسیار خطرناکی شود که دست بر قضا خود در آن استاد است...
داستان در مورد کودک سیاه پوستی(جیدن اسمیت) است که به همراه مادرش از آمریکا به چین مهاجرت نموده است و در آنجا که مهد هنر های رزمی جهان است به مشکل بر می خورد و به صورت خودمونی تر با دیگران درگیر می شود و چون از هنر های رزمی هیچی بلند نبوده است مدام از دیگر بچه ها کتک می خورد این روال آنقدر او را اذیت می کند که تصمیم می گیرد هر جور شده به کشورش باز گردد ولی ناگهان با استاد کونگ فویی(جکی چان) آشنا می شود که تصمیم می گیرد به او هنر های رزمی را آموزش دهد…
یک جنگلبان وظیفه دارد یک ببر انسان خوار را در دهکده ای دورافتاده به دام بیندازد. با این حال، او در تلاش برای انجام وظیفه خود ازهر طرف با دشمنی روبرو می شود...
زندگی یک پلیس تجلیل شده در هرج و مرج قرار می گیرد زیرا او مجبور می شود قبل از اینکه یک بمب گذار انتحاری مدرسه ای را منفجر کند مرتکب یک سری جنایات می شود...
هنگامی که یک زن جوان جذاب ساده لوح ملک پدربزرگ مرحومش را به ارث می برد، ساکنان شبح مانندی را کشف می کند که از اسرار صد ساله خانواده و مصنوعات قدرتمند محافظت می کنند. اکنون برای محافظت از آینده، او با ارواح گذشته متحد می شود تا با جنایتکاران جوینده گنج مبارزه کند و در عین حال قدرت خودِ زندگی را کشف کند...
پس از یک سرقت ناموفق، به یک باند از جنایتکاران دستور داده می شود تا مردی را که به آنها خیانت کرده و با غارت آنها فرار کرده است، ردیابی و از بین ببرند...
داستان این فیلم به یک افسانه اکشن آمریکایی-آفریقایی دهه ۷۰ میلادی به نام دینامیت سیاه مربوط می شود. مردی برادر خود را به قتل می رساند، هروئین را در یتیم خانه های محلی جاسازی می کند، و محله کلیمی ها را غرق در مشروبات تقلبی مالت می کند و …
یک زمان نامعلوم، یک مکان ناشناس، بدون دلیل، بدون آینده، تنها آرزوی اون این است.... "از بین بردن" ! افسانه روایت میکند ، در یک قبر سیاه و سفید در Tougan یک قدرت ماوراطبیعه است که هر کس به آن دست یابد به عمیق ترین و بزرگترین رازهای مبارزه پی می برد...