مارسی، ۱۹۲۵٫ بوکـسوری به نام «آلن» (وان دام) مردی است که با زنان بسیاری رابطه دارد، اما اشتباهی که مرتکب می شود این است که با «کاترینا»،محبوبه ی یکی از اراذل و اوباش معروف رابطه برقرار می کند. «آلن» برای نجات زندگی اش و برای این که مدتی طولانی از محیط دور باشد، تصمیم می گیرد به لژیون خارجی فرانسه در شمال افریقا بپیوندد…
به دليل بارش فراوان باران و سرايز شدن سيلاب ها، شهري کوچک در ايالت اينديانا به زير آب فرو خواهد رفت. تلاش براي تخليه ي ساکنان آغاز مي شود و «تام» (اسليتر)، به اتفاق عمويش، «چارلي» (آسنر)، مأمور جمع آوري پول هاي بانک ها در سطح شهر مي شوند تا آن ها را به جاي امني منتقل کنند. اما عده اي سارق که سردسته ي آنان «جيم» (فريمن) نام دارد، نقشه ي سرقت پول ها را مي کشند...
: افسر پلیس سان فرانسیسکو فرانک کانر به هر دری میزند تا شخصی را برای اهدای مغز استخوان به پسر کوچکش بیابد و او را از مرگ حتمی بر اثر سرطان خون نجات دهد. فقط دیانای یک نفر با او مطابقت دارد که پیتر مک کیب یک آدمکش حرفهای شرور است...…
وقتی گروهی سارق بی رحم به مجللترین کشتی دنیا حمله می کنند،متوجه می شوند مسافران به شکل اسرارآمیزی ناپدید شده اند.اما آنها تنها نبوده و چیزی وحشتناک،نیرویی مرگبار از اعماق تاریک اقیانوس در کنار آنهاست…
وقتی “مرد یخی” که ناامیدانه تلاش می کند همسر در حال مرگ خود را نجات دهد، “باربارا گوردن” را برای اهدای عضو می رباید. حالا “بتمن” و “رابین” باید پیش از انجام عمل او را متوقف سازند…
کي از سرکردگان مافياي روسيه در يورش مشترک «کارتر پرستن» (پواتيه)، مأمور FBI و يکي از افسران اطلاعاتي روسيه، «والنتينا کوسلووا» (ونورا) کشته مي شود. مافيا نيز براي انتقام، يک قاتل حرفه اي معروف به «شغال» (ويليس) را استخدام مي کند تا رئيس FBI را بکشد...
یک خواننده رپ بی انگیزه از جنوب آسیای جنوبی به همراه سه دزد دیگر برای اولین بار قصد دزدی از یک فروشگاه مواد غذایی متعلق به پدر دوست سابقش را دارند تا الماس عروسی او را بدزدند و نامزدی در انتظار او را مختل کنند...
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 4 جایزه و نامزد دریافت 20 جایزه دیگر.
وسلی گیبسون مرد جوان تنهایی است که در محل کارش نیز شرایط خوبی ندارد و رئیسش او را تحت فشار قرار داده است ، دوست دخترش نیز به او کم محلی می کند و در کل زندگی اش خسته کننده شده است . در ادامه او در یک درگیری تیر اندازی در یک فروشگاه با زنی جذاب و خشن به اسم فاکس آشنا می شود و این اتفاق زندگی او را تغییر می دهد .
«جک کرو» (وودز)، سر دسته ی سرسخت و خشن یک گروه حرفه ای خون آشام کش است که از طرف کلیسا حمایت می شود. پس از شکار نه خون آشام به دست گروه، سرکرده ی قوی و بسیار خطرناک خون آشام ها، «والک» (گریفیث)، به مهمانی شبانه ی خون آشام کش ها حمله می کند و محبوبه ی «جک»، «کاترینا» (لی) را می گزد و همه ی افراد او، جز دستیارش، «مونتویا» (بالدوین) را می کشد…
«گروهبان تاد» (راسل)، جنگجوي رده ي بالاي ميان سياره اي، در مبارزه اي از جنگجوياني که به کمک مهندسي ژنتيک به وجود آمده اند، شکست مي خورد. او را به تصوير اين که مرده در سفينه ي «زباله» ها قرار مي دهند و سفينه را در سياره ي دور دست «آرکاديا 34» خالي مي کنند. «تاد» که زنده مانده بايد با جنگجويان «ابر انسان» به رهبري «کين 607» مبارزه کند...
وقتی دختر یک گانگستر با اکراه با یک تفنگدار سابق برای یافتن پسر عموی ربوده شده اش همکاری می کند ، کهنه سرباز جنگ باید بر شیاطین خود غلبه کند تا کودک را نجات دهد...
تیرو ، یک تحلیلگر مالی به سرعت درشرکت پیشرفت می کند. او به زودی متوجه می شود که دنیایش وارونه شده است و قرار است با یک گروه مرگبار مرموز به رهبری یک قاتل وحشی برخورد کند...
صلح 40 ساله سلسله ژائو به دلیل ظهور یک ارباب وحشی از غرب مورد تهدید قرار می گیرد. برای مبارزه با هرج و مرج که ارباب هیولا ایجاد می کند، یک تیم شجاع از سرکوبگران قدام آماده می شود...
ارتش روبان سرخ (رِد ریبون) زمانی توسط سون گوکو نابود شدهبود. افرادی که روح آن را ادامه میدهند، اندرویدهایی نهایی را خلق کردهاند - گاما ۱ و گاما ۲. با این حال، این دو اندروید خود را ابرقهرمان مینامند و شروع به حمله به پیکولو و گوهان میکنند...
در زمان سلسله گوریو، تائوئیست ها سعی می کنند شمشیر مرموز را به دست بگیرند. در عصر حاضر، موجودات فضایی روی زمین ظاهر می شوند. به زودی دریچه زمانی بین اواخر دوره سلسله گوریو و امروز ظاهر می شود. با توجه به این، یک موقعیت هرج و مرج رخ می دهد.