در این هجویهٔ دیوانهوار با حال و هوای دههٔ ۱۹۵۰، شوهری که احساس سرکوبشدگی میکند، میکوشد تا همسرِ نانآورِ خود را به طمعِ دریافتِ مبلغِ بیمهٔ عمرش به قتل برساند.
زیگی که یک زن از قوم موهاک است، به عنوان چهره تبلیغاتی برای شرکت "پیمان طبیعت" استخدام میشود. پسرعمویش او را به سرزمین اجدادیشان فرامیخواند و بدین ترتیب، زیگی ناخواسته در نبردی برای پاسداری از میراث فرهنگی قوم خود در برابر سودجویی شرکتهای بزرگ گرفتار میشود.
یک متخصص رباتیک که اندوه از دست دادن پسر یازده سالهاش را در ساخت عروسکی رباتیک به نام «رابین» با تمام قابلیتهایش به کار میگیرد، با رخ دادن زنجیرهای از اتفاقات هولناک درمییابد که رابین برای تصاحب کامل خالقش از هیچ تلاشی فروگذار نخواهد کرد.
داستان دربارهی خواهر و برادری به نامهای حنیف و استی است که پس از درگذشت عمویشان به شهر محل تولدشان بازمیگردند و در آنجا تجربههای ماوراءالطبیعهای را از سر میگذرانند که به ظهور مجدد او مربوط میشود.
یک زن که به پروندههای جنایی علاقهمند است، در یک بازی خطرناک گرفتار میشود. او باید از میان سه مردی که با آنها قرار گذاشته، قاتل سریالی را شناسایی کند تا جان خود را نجات دهد.
در یک خانهی قدیمی چندخانواری به نام «ویلای وون جونگ»، جو-هیون بیخیالانه برگه تبلیغاتی یک کلیسای فرقهای را که اتفاقی گرفته بود، در صندوق پستی شین-هه میاندازد. شین-هه کمکم خود را وقف این کلیسا میکند و با شور و حرارت همسایههایش را برای درمان پسر بیمارش به این کلیسا دعوت میکند.
یک سرباز سابق نیروهای ویژه در شرایط بحرانی به گروهی میپیوندد که برای روزهای سخت آمادهاند. در این اجتماع، عشق شکوفا شده و همه با هم متحد میشوند تا آیندهای بهتر بسازند.
شغل پیک موتوری پیتزای ریک هنگامی دگرگون میشود که با مردی در حال مرگ مواجه میگردد. آن مرد از او میخواهد که پیش از نیمهشب در شهر مسابقه دهد تا پرده از یک بازی مرموز بردارد.
فری بومان پس از آنکه امپراتوری مواد مخدریاش فروپاشید، به نظر میرسید که به دور از دنیای تاریک برابانت به آرامش رسیده است. چه انگیزهای میتواند باعث شود که او همه چیز را به خطر انداخته و دوباره به آن دنیا بازگردد؟
هنگامی که پسر یک سرباز در کنسولگری ایالات متحده آمریکا گم میشود، آن زن برای یافتن او به طور غیرقانونی در ساختمان کنسولگری میماند، در حالی که نمیداند ناخواسته درگیر یک توطئه خطرناک شده است.
استفانی اسمادرز و امیلی نلسون در جزیره کاپریِ ایتالیا برای شرکت در مراسم عروسی مجلل امیلی با یک تاجر ثروتمند ایتالیایی، تجدید دیدار میکنند؛ اما این گردهمایی با وقوع قتل و خیانت، مختل میشود.
افسر پلیسی که در یافتن قاتل دختر جوانی ناکام مانده بود، با وقوع آدمربایی مشابه دیگری درست پیش از بسته شدن پرونده، تحقیقات مجدد در مورد پرونده قبلی را آغاز میکند.
پادکستری در جستجوی قاتل خواهرش، به تاریکی وب کشیده میشود و در آنجا با سایتی هولناک به نام "MURDERSHOW" روبرو میشود که در آن، مرگ و زندگی افراد در دستان ثروتمندترین bidder ارز دیجیتال قرار دارد. اما این سایت تاریک، رازی هولناک نیز در خود دارد: گردانندگان آن، از طریق تاریکی وب، مراقب تماشاگران خود نیز هستند.