در دوران اشغال اسپانیا، کشیشی به نام پدر سورن مالاری در قرن نوزدهم زندگی میکرد. داستان زندگی او حکایتی غمانگیز و هولناک از سقوط به جنون است. گفته میشود مالاری برای کمک به مادر بیمار خود، دست به قتل ۵۷ نفر زده است.
برونو، پزشک سابق، در میان دو گروه خلافکار رقیب، به مداوای مجرمان میپردازد. او که درگیر ماجرای درمان بیماری مبتلا به لوسمی شده، در دنیای خطرناک زیرزمینی جنایت گرفتار میآید.
مادری غمگین و داغدار، قاتل دخترش را به خانه هوشمند خود میکشاند تا از او انتقام بگیرد. اما در این راه، در یک بازی منحرف و خطرناک گرفتار میشود که جان هردوی آنها را به خطر میاندازد.
در دهمین گرندپری فصل 75 فرمول یک، به اسپانیا بازگشتیم. با شروع فصل جدید، اتفاقات عجیبتری از همیشه در حال رخ دادن است. در تعیین خط، فراری، مرسدس و مکلارن تیمهای مدعی بودند. در نهایت، نورث از مکلارن به مقام اول رسید و فِرستاپن و دو مرسدس دیگر، او را تعقیب میکردند. مسابقه هیجان زیادی نداشت اما شاهد رقابتهایی بین تیمها بودیم. نبرد مکلارن و راسل با فِرستاپن که از گرندپری کانادا آغاز شده بود، ادامه پیدا کرد و باز هم با پیروزی فِرستاپن به پایان رسید. فراری عملکرد خوبی نداشت و مسابقه چیز خاصی برای تعریف کردن ندارد. ایستگاه بعدی، اتریش.
یک کماندو زبده نیروهای ویژه (جسیکا آلبا) پس از مرگ ناگهانی پدرش، صاحب بار او میشود و به زودی خود را در تقابل با یک باند خشن که در زادگاهش جولان میدهند، میبیند.
بازیگر زنی جویای نقش اول در بازسازی هالیوودی، به دنبال بازیگر اصلی فیلم اصلی که اکنون منزوی شده، میرود. اما این ملاقات با اتفاقات عجیبی به کابوس تبدیل میشود.
این فیلم برگرفته از یک پرونده قضایی واقعی در تاریخ است و داستان یک روزنامهنگار شجاع را روایت میکند که به دنبال افشاگری رفتار غیراخلاقی یک رهبر محبوب است.
لکسی، وکیلی در شهر کوچکی، با خبر میشود که پسرخواندهاش، لکسی، به شدت پسرفت کرده است. او در حین بررسی این موضوع، متوجه کلاهبرداری گستردهای در یک شرکت بزرگ میشود. لکسی مصمم است که حقایق را افشا کند و شرکت را به پاسخگویی وادار کند.
عروس ربوده شدهای که در صندوق عقب ماشین حبس شده، برای فرار با تلفن همراه خود کمک میطلبد. او در بیابان با خطرات مختلفی از جمله حیوانات وحشی سمی و گرمای طاقتفرسا روبرو میشود. برای زنده ماندن، او با ربودهکننده از طریق تلفن بازی مرگباری را آغاز میکند.
چارلی سویفت، یک قاتل قراردادی، با یک مشکل روبرو است: قربانیاش بدون سر است و چارلی فقط در صورتی پول دریافت میکند که جسد شناسایی شود.در این میان،مارسی کرامر، همسر سابق مقتول، وارد ماجرا می شود...
زنی برای کمک به شوهرش در پرداخت پول به یک اخاذ، با او همکاری میکند. اما زمانی که اخاذ به قتل میرسد، زن به عنوان مظنون اصلی شناخته میشود و متوجه میشود که مردی که با او ازدواج کرده، زندگی دوگانهی خطرناکی داشته است.