« فاوست » ( اکمان )، دانشمندى پا به سن گذاشته، با شیطان ( یانینگس ) پیمان مىبندد تا طاعون را از شهر دور کند. سپس وسوسه مىشود تا جوانى ابدى بیابد و خیلى زود دخترى را به نام « مارگریت » ( هورن ) فریب مىدهد.
یک زندانی (یانینگس) که در آستانه آزادی است، سرگذشتش را برای رئیس زندان تعریف میکند: نام مستعارش “رئیس هولر” و در کار نمایش و سرگرمی بوده است. روزی دختری شهرستانی (دپوتی) را نزدش میآورند که میخواهد بهعنوان رقصنده کار کند. “هولر” با آنکه همسر و فرزند دارد، به دختر دل میبازد و با هم فرار میکنند. آن دو بهعنوان آکروباتباز در سیرک بهکار میپردازند و با آکروباتباز دیگری بهنام “آرتینلی” (وارد) گروهی سهنفره را تشکیل میدهند. پس از مدتی، “رئیس” به خیانت دختر پی میبرد و نفر سوم را میکشد و به زندان میافتد…
سال 1830. در نمايش دكتر كاليگارى (كراوس)، خوابگردى به نام سزار (فايت) پيشگويى مىكند. از جمله در شبى كه آلن (تواردوسكى)، فرانسيس (فهئر) و جين (داگوفر) (دو دانشجو و دخترى كه هر دو دست میدارند) به ديدن نمايش آمدهاند، طالع آلن را مىبيند و پيشبينى مىكند كه او خيلى زود خواهد مرد...
در اواخر دهه 60، "استفان بروکنر" آلمانی پس از فارغ التحصیلی در رشته ریاضیات، بدون داشتن پولی تصمیم می گیرد به پاریس برود. او با "چارلی" در بین راه آشنا شده و همراه او به یک مهمانی می رود و...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 3 جایزه و نامزد دریافت 8 جایزه دیگر.
پاریس. «رجى لامبرت» ( هپبرن ) هنگام بازگشت از سفرى تفریحى با جنازه ى شوهرش روبه رو مى شود. چهار مرد به دنبال رجى هستند و مردى ( گرانت ) به كمكش مى آید كه معلوم نیست قهرمان است یا جاسوس یا قاتل...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 4 جایزه و نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
فیلم مستندی درباره زندگی شخصی،حرفه ای و محاکمه افسر اس اس نازی "کلاوس باربی" که با نام "قصاب لیون" شناخته می شود است.مستند تمام جنبه های زندگی او از دوران کودکی را تحت پوشش قرار می دهد...
مردی پس از تحمل چهار سال زندان به جرم قتل زنی سالخورده از زندان آزاد می شود.او مدت کمی پس از آزادی احساسی دوباره برای دست زدن به قتلی دیگر پیدا می کند.پس از شکست خوردن در قتل یک راننده تاکسی او دست به فرار زده و با خانه ای روستایی که زنی به همراه مادر بیمار و برادر عقب افتاده خود در آن زندگی می کند می رود و...
داستان فیلم روایتگر قصه زنی به نام "ناتالی" (ایزابل هوپر) است. "ناتالی" در دبیرستانی در پاریس فلسفه درس میدهد.او عاشق شغلش است، صاحب دو فرزند است و وقتش را بین خانودهاش، دانشآموزان سابقش و مادرش که بیش از حد خواهان توجه است، تقسیم کرده. یک روز، شوهر ناتالی اعلام میکند قصد جدایی دارد و میخواهد با زن دیگری زندگی کند. بعد از این، ناتالی میماند و تصمیم تازهای که باید برای ادامه زندگی بگیرد و ..
تیلدا، پیش از اینکه پدر و مادرش بخواهند پدربزرگ دوست داشتنی اش را بدلیل بیماری آلزایمر به خانه سالمندان بگذارند، تصمیم میگیرد او را به آخرین ماجراجویی اش ببرد، تصمیمی که خانواده اش را تا مرز از هم پاشیده شدن می برد...
درسال های جنگ دوم جهانی، گردان ۳۹ ارتش استرالیا در جزیره ای به نام «کاکودا» که در آب های بین المللی واقع گردیده مستقر شده است. از آنجا که کاکودا دارای موقعیت مناسب و استراتژیک نظامی است، ارتش ژاپن تصمیم به پیاده کردن نیروهایش در آنجا می گیرد. نیروهای ژاپنی در هنگام ورود به جزیره، با اعضای گردان ۳۹ ارتش استرالیا مواجه می شوند و نبرد سنگینی میان این دو گروه صورت می گیرد...