وقتی دو راننده در یک مسابقه با هم به مقام اول دست پیدا می کنند، برای مشخص شدن برنده جایزه آنها تصمیم می گیرند مسابقه ای دیگر برپا کنند. اما وقتی مافیا جایزه مسابقه را نابود می کند آنها تصمیم می گیرند آنرا پس بگیرند و...
جاسوس سازمان CIA ناپلئون سولو (هنری کویل) و مامور سازمان KGB روسی ایلیا کوریاکین (آلیسیا ویکاندر) با شروع جنگ سرد مجبور می شوند تا دشمنی های کشورهایشان را کنار بگذارند و در کنار هم کار کنند. هدف آنها از کار انداختن یک شبکه جنایی خطرناک که می خواهد تا جهان را در هرج و مرج غرق کند، می باشد...
دو برادر به قولی که هنگام مرگ پدرشان به او داده اند عمل کرده و تلاش می کنند تیدبل به قانونشکنانی موفق شوند. "بامبینو" تلاش می کند به "ترینیتی" جوانتر راه و روش زندگی را نشان دهد اما طبیعت و شخصیت آنها از این امر جلوگیری می کند و...
خرگوشی به نام "مکس" در یک مدرسه قدیمی گیر میافتد و با دختر خرگوشی به نام "امی" آشنا میشود. او تواناییهای یک خرگوش عید پاک را به دست میآورد، با خانواده یک روباه موذی مبارزه میکند و درباره دوستی، چیزهایی میآموزد...
سارقی خطرناک یک قطار را ربوده،همه مسافران آنرا به قتل رسانده و غنائم خود را در آن مخفی می کند.یک هفتیرکش در مورد غنائم مطلع شده و تصمیم می گیرد پولها را بدست آورد و...
Pierfrancesco "Checco" Zalone ، یک کارآفرین شکست خورده ، به دنبال یک زندگی جدید به عنوان پیشخدمت در یک روستایی در آفریقا است ، اما ظاهر داعش او را مجبور به سفر دوباره می کند.
سامانتا دختری است که به گروگان گرفته شده و به مکانی نامعلوم برده میشود , او متوجه میشود که دکتر گرین که یک مسئول تحقیقات است نیز در آنجا حضور دارد و ...
بازرس ریتسو "باد اسپنسر" كه در پی دستگیری پاسترونی عامل مافیا و توزیع کننده مواد مخدر در ناپل هست ساما کاردون "رابرت وبر" از طرف اداره مبارزه با مواد مخدر آمریکا به ناپل آمده و رئیس پلیس ناپل از ریتسو میخواهد با او همکاری کند. از طرف دیگر فرانک بارلا " آل التیری" از تبهکاران آمریکا نیز به ناپل می آید"پاسترونی" کشته میشود و " ریتسو" برای به دست آوردن سر نخ قاتل او که در واقع خبر چین و مأمور ویژه مافیاست به بانکوک و هنگ کنگ میرود و .....
تاریکی همه جا را فرا گرفته، ناگهان صدای بچه ای تاریکی را وحشت زده، متعجب و ضعیف میکند، اولین جرقه های نور شروع به شکل دادن اشکالی مرموز از دل تاریکی میکند ، در میان آنها مردی کهنسال بود که اطمینان میدهد...