شش دوست شروع به کسب و کار می کنند و تورهایی با راهنما به محل فیلمبرداری معروف ترین فیلم های ترسناک جهان ارائه می دهند تا زمانی که نقطه ای را پیدا کنند که در آن وحشت واقعی است...
هنگامی که دولت کمونیست قیمت مواد غذایی را افزایش داد، کارگران شورشی تصمیم میگیرند که اعتصاب کنند. دولت برای سرکوب این اعتراضات، تصمیم میگیرد که قتل عامی راه اندازد و این قتل عام از دیدگاه یک فعال حزب، دیده میشود ...
دسامبر 1941، جبهه شمال غربی. یک ستون تانک آلمانی به سمت مسکو در حال حرکت است. در حین انجام ماموریت برای جلوگیری از پیشروی دشمن، نیکلای کوملف سرنگون می شود و...
داستان بازگشت ناگهانی مردی که کوله باری از خاطرات مخاطره انگیز را برای خانواده خود رقم زده بود. حال این بازگشت خاطرات بد گذشته را مجددا زنده کرده و ...
مکس پترسون که نصاب سرورهای امنیتی است با پست یک گوشی موبایل از شخصی ناشناس دریافت میکند و مسیج های برای او می آید که علاوه بر نجان جانش، او را در کازینو نیز برنده میکند. مدیر امنیتی کازینو جان رید به او مشکوک شده و قصد دستگیری او را داد که یک مامور FBA بنام گرنت پیش دستی میکند. تحقیقات FBA به این نتیجه میرسد که مسیج ها از سرویس امنت NSA که یک برنامه بنام اچلون است ارسال میشود. جان رید که سابقا جزء FBA بوده قصد دارد به کمک گرنت مشکل را حل کند اما اچلون …
«لیزا» (مک آدامز) در سفری شبانه با هواپیما، کنار مردی غریبه به نام «جکسن» (مورفی) قرار می گیرد. خیلی زود آشکار می شود که «جکسن» آدم شرور و خطرناکی است و قصد ربودن «لیزا» را دارد. «لیزا» هم چنین متوجه می شود که جان پدرش (کاکس) در خطر است …
هر داستان در «فیلم بالکن» از مکالماتی که کارگردان با افرادی که در خیابان زیر آپارتمانش در ورشو از آنجا عبور میکنند، منحصربفرد است و به شیوهای میپردازد که ...
سرگرد پلیس ایگور گروم به خاطر شخصیت نفوذی و ناسازگار با مجرمان در سراسر سن پترزبورگ معروف است. اما همه چیز با ظاهر شدن شخصی در نقاب دکتر طاعون به طرز چشمگیری تغییر می کند و…
جک رایان (بن افلاک) تحلیل گر سازمان سیا باید به فکر خنثی کردن برنامه های یک فرقه تروریستی باشد که می خواهند یک بمب اتمی را در یک استادیوم فوتبال منفجر کنند، هدف آنها این هست که روسیه و امریکا وارد یک جنگ تمام عیار اتمی بشوند
میشا که برای برطرف کردن مشکل راه رفتن در خواب، از روش درمانی هیپنوتیزمی استفاده می کند. در نهایت، چنان به هیپنولوژیست وابسته می شود که دیگر قادر به تشخیص واقعیت از توهم نیست...
ماشا درونگرا خود را یک فرد خارجی می بیند مگر اینکه با دو دوست صمیمی خود، یانا و سنیا، معاشرت داشته باشد. ماشا در حالی که سعی می کند در آخرین سال تحصیلی خود بگذرد، به گونه ای عاشق می شود که او را مجبور می کند از منطقه راحتی خود خارج شود...
ده زندانی محکوم به تبعید در سیاره ای به نام ایکس-59 باید راه را از طریق باتلاق هموار کنند تا به جزایر خوشبختی، تنها منطقه امن روی کره زمین برسند، قبل از اینکه آب و هوای سخت یا وحشت های زیرزمینی همه آنها را بکشد....