اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
ایبراهم بندر و شاگردش، اوستاپ، در جستجوی یک عصای سلطنتی بیقیمت هستند که به دست یک فرمانده آنارشیست افتاده است. آنها باید در رقابت با مافیا، پارتیزانها و ارتشهای مختلف، این گنج را به دست آورند.
کالن هوبک، فیلمساز و مستندساز، در تحقیقات خود به بررسی مبانی بیتکوین و هویت ناشناخته سازنده آن میپردازد. او همچنین به بررسی تأثیر بالقوه بیتکوین بر نظام مالی جهانی و قدرتهایی که ممکن است در صورت محبوبیت گسترده این ارز دیجیتال به دست آیند، میپردازد.
مارا، روحی پلید از دوران باستان، گروهی از نوجوانان را تعقیب میکند تا با دزدیدن اعضای بدنشان، بار دیگر به زندگی بازگردد. یک کارآگاه مأیوس و ناامید باید با ترسهای نهفتهی خود مقابله کند تا بتواند نوجوانان را از چنگال این روح شوم نجات دهد.
تمام ماجرا در سال ۱۹۱۹ آغاز شد، وقتی اوستاپ ترانسدانوبس جوان، ابراهیم بندر را ملاقات کرد. ابراهیم بندر، یک کلاهبردار و شهروند ترکیهای بود. این دو با هم یک ماجرای خارقالعاده را تجربه کردند
در سال ۱۹۱۹، جوانی آرمانگرا به نام اسیا، درگیر ماجرایی خطرناک برای یافتن یک عصای جادویی میشود. در این ماجرا، او با یک کلاهبردار آشنا میشود و مجبور میشود تا مهارتهای کلاهبرداری را بیاموزد. این تجربه، شخصیت او را تغییر داده و او را به یک کلاهبردار بزرگ تبدیل میکند.
واریا و آرسنی، دو کودک یتیم، از روستای زادگاهشان به خانهی پدر و مادر خواندهشان کوچ میکنند. اما رؤیای آنها برای داشتن زندگیای خوشایند، با ظهور نیرویی مرموز و باستانی، به کابوسی تلخ تبدیل میشود.
یک فیلمساز جوان با کشف آرشیو عکسهای پدربزرگش، تلاش میکند تا او را بهتر بشناسد و به ریشههای خانوادگی خود پی ببرد. اما با پیشروی بیماری آلزایمر در پدربزرگ، ایهور با چالش حفظ خاطرات و مقابله با فراموشی روبهرو میشود.
در بحبوحه دوران کمونیسم، پناهندهای بیپول دل به یک خونآشام جوان و خاص میسپارد که همراه با خدمتکار دست و پا چلفتیاش در ساحل اوقات خود را سپری میکند. داستانی کمدی با محوریت خونآشام و رویکردی مارکسیستی.
در این فیلم، شاهد ماجرای یک جراح زن هستیم که باید در شرایطی خاص، عمل جراحی روی یک فضانورد را انجام دهد. وضعیت جسمانی این فضانورد به گونهای است که امکان بازگشت فوری او به زمین وجود ندارد و جراح باید تمام تلاش خود را برای نجات جان او به کار ببندد.
کشتی "بلبل" خانهی گروهی از ماهیگیران است. دو جوان به آنها ملحق میشوند، اما سفری که تصور میکردند، با سختیهای زیادی همراه است. طوفان تنها خطر پیش روی آنها نیست.
لیزا با تاکسی به خانه برمیگردد، راننده، ساشا، با تجربه و کاربلد است و به خواستههای هر مسافری، حتی سختگیرترینها، احترام میگذارد. در پیچ و خمهای تاریک شهر، خطرات پنهان زیادی وجود دارد و شاید بزرگترین خطر، کسی نباشد که فکرش را میکنید.
ویکتور و اولگا که سالهاست در زندگی مشترکی پر از تنش و کینه به سر میبرند، بالاخره موفق به پرداخت وام مسکن خود شدهاند و به نظر میرسد از زندگی در آپارتمان جدید خود لذت میبرند. اما آرامش آنها با سر و صدا و روابط نامتعارف همسایگان کناری از بین میرود.
ژانا که 20 سال از پدرش جدا بوده، پس از خبر مرگ او به شهر زادگاهش بازمیگردد. او قصد دارد پس از مراسم تشییع جنازه به مسکو بازگردد، اما پدرش به طور معجزه آسایی زنده میشود و از او میخواهد که آخرین روز باقیمانده را با هم بگذرانند.
دو دوست در سفری به دنبال اشیاء جنگ جهانی دوم، به طور معجزه آسایی به گذشته و میانه نبردی در سائور-موگیلا فرستاده میشوند. آنها باید بین ماندن و کمک به سربازان یا بازگشت به زمان خود، یکی را انتخاب کنند.