اَبی به عنوان دستیار و نویسندهی پادکست مشهوری که توسط سرنا (دوست دوران دانشگاهش) گردانده میشود، مشغول به کار است. روزنامهنگاری از نیویورک برای تهیهی گزارش در مورد پادکست و سرنا به آنجا میآید. در این میان، اَبی دچار احساسات (عاشقانه) میشود، در حالی که سرنا برای آیندهی خود برنامهی دیگری در سر دارد.
این داستان درباره یک پسر جوان آزتکی است که پدرش به دست اسپانیاییها به قتل میرسد. "یوهوآلی" برای هشدار دادن به پادشاه "موکتزوما" و کاهن بزرگش "یوکا" درباره خطری قریبالوقوع، به "تنوچتیتلان" فرار میکند.
فیلم کمدی محبوب «۹ تا ۵» (۱۹۸۰) با وجود طنز، به موضوع جدی نابرابری زنان در محیط کار اشاره داشت. اکنون مستندی با عنوان «هنوز ۹ تا ۵ کار میکنیم» به بررسی این نابرابری در طول ۴۰ سال گذشته میپردازد.
یک خبرنگار که رابطهی پرتنشی با پدر خشن خود دارد، پس از مطلع شدن از قربانی شدن پدر در یک پروندهی استثمار شغلی، تصمیم میگیرد به او کمک کند. این همکاری و افشای بیعدالتی، مشکلات عمیق و حلنشدهی گذشته میان آنها را بیدار میکند.
در این مستند، ستارهی موسیقی تِرَپ آرژانتینی، دوکی، نگاهی صمیمی به گذشته و دوران کاری خود میاندازد؛ از نبردهای رپ اولیه تا صعودش به عنوان یک هنرمند موفق و صاحب آهنگهای پرفروش.
در یک شهر ساحلی، اواسط دههٔ ۹۰، سرنوشت زندگیهای معمولی چند نفر را به هم پیوند میزند: کلارا و میگلِ تنها، لوئیس و ویویانا که با پسر نوجوانشان مشکل دارند، و لورنای سادهدل. این پیوند در کنار دریا رخ میدهد و عمیقترین اسرار روحی آنها را برملا میسازد.
داستان دربارهی تغییر ابدی زندگی دو غریبه است که در یک ماجراجویی موجسواری با هم برخورد میکنند و در این سفر، عشق، سادگی و چهار اسب دوستداشتنی را مییابند.
گاتیلرو (مرد مسلح) یک تریلر پرتنش و همزمان است. این فیلم داستانی خام از تراژدی و رستگاری را روایت میکند که به صورت یک برداشت (سکانس) پیوسته فیلمبرداری شده است. فیلمبرداری آن در ایسلا ماسیل، واقع در حومهی بوئنوس آیرس، آرژانتین انجام شده است.
در دنیای جدید، خونآشامها و انسانها با هم زندگی میکنند. خونآشامها به جای شکار، خون مصنوعی مینوشند و به همین دلیل، خون طبیعی آنها ارزشی بالا پیدا کرده است، چرا که توانایی حفظ طولانیتر عمر انسان را دارد.
پدری به همراه پسرش وارد یک مهمانی رِیو در دل کوههای جنوب مراکش میشوند. آنها به دنبال «مار» (Mar)، دختر و خواهر خانواده هستند که ماهها پیش در یکی از این مهمانیهای شبانهروزی ناپدید شده است. در میان موسیقی الکترونیک و فضایی سرشار از آزادی ناآشنا، آنها عکس او را به طور مداوم به حاضران نشان میدهند. در حالی که امیدشان رو به افول است، تسلیم نمیشوند و به دنبال گروهی از شرکتکنندگان میروند که عازم آخرین مهمانی در بیابان هستند.
سوزانا و خورخه با این امید که در آرامش بتوانند صاحب فرزند شوند، به یک عمارت در کنار دریاچه نقل مکان میکنند. اما وسواس سوزانا به بارداری باعث میشود که روح دختری که به دنبال یک مادر میگردد، جذب آنها شود.
این مجموعهداستان که ترکیبی از ژانرهای وحشت و علمی-تخیلی است، قهرمانانی دارد که یکی از آنها شبحی در حال عذاب است و دیگری، انسانهایی که در تلاش برای زنده ماندن در دنیایی پس از فاجعه هستند.
رامیرو گوئررو، مردی موفق است که به اشتباه به جرمی بزرگ متهم میشود. او در حالی که زندگیاش از هم پاشیده، برای اثبات بیگناهی خود با فساد و خطر مبارزه میکند.
برایانت با یک نوجوان پر دردسردوست می شود و او را با هنرهای رزمی آشنا می کند. همانطور که گذشته مرموز و خطرناک برایانت سراغ او می آید ، او مجبور به مبارزه مرگ و زندگی می شود تا نام خود را پاک کند...
پس از وقایع قسمت اول، ساین برای یافتن سرنخ جدیدی در ماموریت خود علیه آکتائون، سازمان چند ملیتی که مسئول مرگ غم انگیز خانواده اش و تخریب اکوسیستم های شیلی است، به بیابان آتاکاما می رسد...
هنگامی که هنری گیومومه، بهترین خلبان شرکت ایرمیل، در رشتهکوههای آند گم میشود، صمیمیترین دوستش، آنتوان دو سنت اگزوپری، با وجود تمام موانع و دشواریها، عزم میکند تا به دنبال او بگردد.