«آينار»(ردفورد) روزي روزگاري مزرعه دار موفقي بوده است. «آينار» پسري داشته که سال ها پيش وقتي همسرش، «جين» (لوپز) پشت رل بوده، در تصادف اتومبيل کشته شده است و «آينار» هرگز نتوانسته «جين» را به خاطر مرگ پسرشان ببخشد. اما «جين» و «گريفين» صاحب دختر کوچکي به نام «گريف» نيز بوده اند که «آينار» هرگز او را نديده تا اين که يازده سال بعد جلوي در خانه اش پديدار مي شود. «جين» و «گريف» (گاردنر)، در فرار از دست مرد خشني به نام «گري» (لوييس)، به مزرعه ي «آينار» پناه آورده اند...
یه دختر جوون که تو اجتماع یکم دست و پا چلفتیه، یه عنکبوت رادیواکتیو گازش میگیره و تبدیل میشه به یه ابرقهرمان مبارزه با جرم و جنایت و سعی میکنه یه ابرشرور بدجنس رو شکست بده، در عین حال که دنبال هر مرد (یا زنی) میره که دلش میخواد...
جولی که در اوایل دهه 70 به دلیل مصرف بیش از حد PCP درگذشت، از فراتر از اترها به دنبال برادر کوچکش، باب، فروشنده ساعت چاق است که در اوایل دهه 90 به دلیل عدم تحمل ساکارز در حال مرگ است.
«آرتور» شواليه دلاور و مسيحی با ايمان, در تنگنای غريبی گير افتاده, از يک سو مايل است به رم سفر کند و در خدمت مذهب و ايمانش درآيد و از سوی ديگر, به شدت به سرزمينی که در آن به دنيا آمده پاي بند است. در حالی که انگلستان در کام شورش و بی قانونی فرو غلتيده است و ...
بخش رواني ندامتگان وودوارد، ويژه ي زنان، زمان حال. «دکتر ميرانداگري» (بري) با «داگ گري» (داتن) رئيس زندان ازدواج کرده است. روزي «ميراندا» در هيئت يکي از زنداني هاي رواني ووداورد از خواب بيدار مي شود و مي شنود که «داگ» را به قتل رسانده است. اما «ميراندا» چيزي به ياد نمي آورد و نمي تواند هم کارانش را به سالم بودن خود مجاب کند...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 12 جایزه و نامزد دریافت 40 جایزه دیگر.
«سوپرمن» بعد از نبردی با «ژنرال زاد» که منجر به نابودی سیاره اش کریپتون، تلاش می کند تا دریابد غیر از خودش کس دیگری نیز نجات یافته است یا خیر. به همین دلیل شش سال از دنیا دور می می ماند. زمانی که باز می گردد درمی یابد که دنیا به قهرمانی چون او دیگر نیازی ندارد و محبوبش «لوا لین» نیز در غیاب او صاحب معشوق و زندگی تازه ای شده است. همزمان دشمن قدیمی او، «لکس لاتور» شیطان صفت نیز که به تازگی از زندان آزاد شده، سرگرم طراحی نقشه های پلید تازه ای است. سوپرمن برای نجات دنیا و به چنگ آوردن عشق محبوب پیشین خود ناچار به مبارزه در دو جبهه می شود.
دو نوجوان شاهد تغییر ناگهانی رفتار همکلاسیهایشان میشوند. این رفتار که شبیه زامبیهاست، به دستور یک موجود بیگانه نامرئی، آنها را وادار به مجازات خشونتآمیز متخلفان میکند و کسی قادر به توضیح آن نیست.
اژدهای کومودو با مهندسی ژنتیک تبدیل به موجوداتی عظیم الجثه شده اند که در یک جزیره دورافتاده استوایی مردم را شکار می کنند. گروه کوچکی از دانشمندان باید قبل از فرار اژدهایان از جزیره و نابودی بقیه جهان، جلوی آنها را بگیرند...
گزارش گری جسور به نام «پالی پرکینز» در مورد ناپدید شدن اسرارآمیز شش دانشمند معروف تحقیق می کند. او با کمک ماجراجویی معروف به «کاپیتان اسکای» به این نتیجه می رسد که ماجرا زیر سر دکتر خبیث، «تاننکوف» است. اما مشکل این جاست که هیچ کس از محل اقامت دکتر اطلاعی ندارد...