اطلاعیه
کاربران عزیزی که اکانت خود را به بات تلگرام ما متصل میکنند، علاوه بر دسترسی به خدمات ویژه، کدهای تخفیف اختصاصی نیز دریافت خواهند کرد.
فقط کافی است همین حالا از طریق لینک زیر اکانت خود را به تلگرام متصل کنید و از مزایای ویژه بهرهمند شوید: اتصال اکانت به تلگرام
مدیریت نایت مووی
برنده 1 جایزه BAFTA Film Award همچنین دریافت 34 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 153 جایزه دیگر.
"پسران نیکل"، بر اساس رمان برنده جایزه پولیتزر کولسون وایتهد، داستان دوستی قدرتمند بین دو جوان آفریقایی آمریکایی را روایت میکند که در کنار هم در یک مدرسه اصلاحی در فلوریدا، با مشکلات بسیار سختی روبرو میشوند.
روباه و خرگوش که بهترین دوست هستند، با گروهی از دوستان صمیمیشان زندگی میکنند. وقتی جغد، یکی از دوستانشان، گم میشود، آنها برای پیدا کردنش به سفر میروند.
زوج جوانی که در دنیایی زندگی می کنند که در آن قرص ها احساسات را از بین می برند، به طور تصادفی دوزهای خود را فراموش می کنند و دوباره شروع به احساس می کنند. آنها به زودی متوجه می شوند که احساسات، اگرچه می توانند زیبا باشند، اما می توانند دردناک و پیچیده نیز باشند.
مردی عاشق دختر رئیس خود می شود و دوستش را متقاعد می کند که به عنوان پدرش ظاهر شود تا برای ازدواجشان تأیید بگیرد که منجر به یک سری سوء تفاهم های خنده دار می شود.
این فیلم، داستان قاتل زودیاک در سان فرانسیسکو، قتل های وحشیانه، نامه های مرموز، تحقیقات پلیس و ترس مردم را بررسی می کند و معمای حل نشده ی هویت قاتل را برجسته می کند.
چهار کودک بومی پس از سقوط هواپیما در جنگلهای آمازون کلمبیا گرفتار شدند. آنها با استفاده از دانش نیاکان خود توانستند در این شرایط سخت و در انتظار عملیات نجات زنده بمانند.
اما شغلی به عنوان پرستار برای یک زن مسن سالخورده مبتلا به زوال عقل قبول میکند. اتفاقات عجیبی در خانه رخ میدهد. اما نمیداند که خانه یک راز وحشتناک را پنهان میکند.
زنی جوان که شغل استادی را بر عهده دارد، در زندگی مشترکش با چالشهایی مواجه میشود. در این میان، سرنوشت او را با مت، مردی از گذشتهاش، گره میزند. مت به طور اتفاقی وارد محوطه دانشگاه میشود و این دیدار، رویدادی تازه را در زندگی این استاد جوان رقم میزند.
فوجینو، دختر پر اعتماد به نفس، و کیوموتو، دختری که بیشتر وقتش رو تو خونه میگذرونه، از زمین تا آسمون با هم فرق دارن؛ اما عشق به کشیدن مانگا این دو دختر اهل شهر کوچک رو به هم نزدیک کرده.
لوک مککنزی، با وجود سختیها و آزمونهای طاقتفرسایی که خانوادهاش با آن روبروست و میتوانست هر خانوادهای را از هم بپاشد، همچنان به ایمان خود پایبند است. پسر بزرگش، جیکوب، برای تجربهی زندگی، مستقل میشود و راه خود را میرود، اما در نهایت، پدرش را مییابد که با آغوشی باز، منتظر بازگشت اوست.
نمایش تلویزیونی مورد علاقه هانا، شیرینی فروشی را تسخیر می کند. وقتی تهیه کننده مرده پیدا می شود، هانا و نورمن با هم تیمی می شوند تا قاتل را پیدا کنند. چاد هانا را به دادگاه دعوت می کند.
کیرا یانگ، نویسنده مشهور، پس از متهم شدن نامزدش به قتل، به زادگاهش بازمی گردد و رابطه قدیمی خود را با وستون وید از سر می گیرد. اما این رابطه به زودی تبدیل به یک وسواس خطرناک می شود.
مادری پی می برد که پرستار بچه ای که او را به سهل انگاری در نگهداری از فرزندش متهم کرده، دوست دختر جدید شوهر سابقش است. او برای اثبات بی گناهی خود و برملا کردن مقصر اصلی، پا به فرار می گذارد.
تهیه کننده یک پادکست دربارهی پروندههای جنایی واقعی، به طور اتفاقی از یک قتل حلنشده در منطقهی زندگیاش باخبر میشود. کنجکاوی او را به یک بازی خطرناک و پیچیده میکشاند. در این بازی، او درمییابد که حقیقت هولناک این قتلها بسیار نزدیکتر از آن چیزی است که فکر میکرد و این موضوع او را شوکه میکند.
کامساراجا، که از پیشگویی طالع بینی وحشت زده شده، به خاطر ترس از اینکه فرزند خواهرش او را نابود خواهد کرد، خانواده خواهرش را مورد آزار و اذیت قرار می دهد. هنگامی که خانواده زندانی می شوند، کریشنا از آنها در برابر نقشه های شیطانی کامساراجا محافظت می کند.