دو نگهبان امنیتی، پل و گریدی، در حالی که مراقب قبر یک ستاره راک هستند، او را مسخره میکنند. در طول شب ، دو دوست چند چیز در مورد زندگی، مرگ و افسانه کالین فیتز یاد می گیرند...
رابطه چهار زن که همه در یک شرکت اعتباری کار می کنند با ورود استخدام جدیدی تهدید می شود که یکی از زنان برای دستیابی به موقعیت دائمی در آن شرکت می کند...
"فرانسی" (اوونز) و "جوئی" (بویل) مانند کودکان دیگر در دنیایشان به سر می برند. ولی با وجود پدری الکلی و مادری افسرده فشار زیادی به فرانسی وارد می گردد و ...
یک پسر ایرلندی اهل بوستون جنوبی به نام "دنی کوئین"، از شهر نیویورک به خانه باز می گردد و بین دوستان خود که توسط یک گروه مافیای ایرلندی پشتیبانی می شوند و خانواده اش که عضوی از این گروه هستند، گیر می افتد ...
داستان فیلم در مورد چهار دوست هست که به ملاقات یکی از دوستان خود رفتند که بعد از سه سال از زندان آزاد شده است و قصد ازدواج دارد و آنها دوباره قصد سرقت بانک در سر دارند ...
خانواده سیمپسون که ظاهراً زندگی ایدهآلی دارند، برای جشن شکرگزاری دور هم جمع میشوند؛ اما با ظاهر شدن گروهی قاتل، مشاجرات همیشگی آنها به فراموشی سپرده میشود.
ارکستر جوان به تنهایی در تلاش است که خودش را ثابت کند تا نزدپدرش مورد تقدیر و تایید قرار گیرد، همچنین سعی می کند که دختر خودخواهی را که دوست دارد را راضی نگه دارد ...
ساندرا در راه برداشتن خواهر خود در یک شهر بیابانی با یک کوچک شدن روبرو می شود تا به مادرش ادامه دهد. او با ورق زدن یک سکه تصمیم می گیرد. ورق زدن سکه روانی می شود...
جنویو و باربارا دوستانی هستند که با سام بردی وکیل رابطه دارند. زمانی که آنها از مثلث عشقی عجیب و غریب بین خودشان باخبر میشوند برای این وکیل نقشه میکشند...
فیلمسازی تازه به دوران رسیده ای که استودیو از وی خواسته فیلم اکشنی بسازد، او می داند فیلم موفقی نخواهد شد, احساس می کند به بازی گرفته شده است و تصمیم می گیرد نگاتیو های فیلم را بدزد و با استودیو وارد معامله شود...
سام (برادریک) در شهر کوچکی در ایالت نیوانگلند زندگی میکند او از زندگی خود راضی نیست. روزی نامزدش، لیندا (پرستن) به او میگوید به شخص دیگری علاقهمند شده است و میخواهد به نیویورک برود. سام از این حرف او بسیار متعجب میشود و نمیخواهد لیندا را از دست بدهد. برای همین پس از این که لیندا به منهتن میرود او هم به دنبالش به منهتن میرود...