پس از آپارتاید، آفریقای جنوبی با یک آزمایش فوق العاده در عدالت از جنگ داخلی نجات یافت. کسانی که به نام دولت خشونت انجام داده اند، در صورت مواجهه با قربانیان خود و اعتراف به جنایات خود، بدون مجازات باقی می مانند...
و خواهر در یک یتیمخانه یک تولهسگ پیدا میکنند و آن را پنهان میکنند. وقتی آنها توسط یک زوج در سنترال پارک به فرزندی پذیرفته میشوند، آن را به طور مخفیانه با خود میبرند. حتی در یک آپارتمان بزرگ، پنهان کردن و غذا دادن به یک سگ دانمارکی بزرگ در حال رشد، مشکلساز است...
برنده 2 جایزه ساعات پربیننده همچنین نامزد دریافت 5 جایزه دیگر.
روزی روزگاری، زنی بود که متوجه شد به فرد اشتباهی تبدیل شده است. این فیلم که بر اساس رمان آن تایلر ساخته شده، بر ربکا داویچ، یک مادر مجرد و مادربزرگ 53 ساله، و خانواده رنگارنگ او تمرکز دارد.
داستان این فیلم درباره خانوادهای است که دارای دختری یازده ساله به نام الیزا هستند. پدر الیزا به نام سائول در رشته مذهبی تحصیل کرده است. سائول وقتی متوجه میشود که دخترش در مسابقه اسرار حروف در مدرسه برنده شده است سعی میکند نیروی وی را در جهتهای مذهبی هدایت کند ...
پس از اینکه دو کودک جسد گاس پیرس را در رودخانه ای کشف کردند، پلیس آبل گری را احضار می کند تا در مورد این حادثه تحقیق کند. هابیل سرنخ هایی پیدا می کند که او را به این باور می رساند که بازی ناپسندی در کار است...
اوان هنسون بهترین مربی موتورکراس در کشور است. پس از اینکه دخترش کالی را به مسابقات قهرمانی ملی رساند، تصمیم میگیرد به یک چالش شخصیتر بپردازد: نجات یک پیست محلی موتورکراس از دست یک باند موتورسوار.
خانوادهها در یک محله حومه شهر مورد تمسخر یک دکتر مرموز قرار میگیرند که به شهر نقل مکان میکند و شبکهای از هرج و مرج روانی را میچرخاند که زندگی آنها را برای همیشه تغییر میدهد...
جک بارنز پس از اینکه یک خودرو تقریباً جان او را می گیرد، پیش بینی های غیرقابل توضیح و وحشتناکی از فجایع وحشتناک دارد. با شروع به تحقق پیشبینیهای او، جک به زودی توسط افبیآی برای بازجویی تحت تعقیب قرار میگیرد...
شیوع گسترده بیماریهای مقاربتی در میان دانشآموزان دبیرستانی شهر هالیفکس، باعث نگرانی شدید شده است. هانا ووگِل و مادرش به دنبال یافتن علت این مشکل هستند.
پاییز 1944، استونی. ده ها هزار نفر از ترس نزدیک شدن به خط مقدم میهن خود را ترک می کنند. برخی از روستاهای ساحلی کاملاً خالی مانده اند. زن جوانی با چشمان بزرگ خاکستری از قایق پیاده می شود. ایتلا آخرین قایق را ترک می کند، بنابراین آخرین فرصت خود را برای فرار از دست می دهد...