چو و پسرش کین بعد از اینکه نینجاها خانواده شان را کشتند، آنها به آمریکا می آیند تا زندگی جدیدی را شروع کنند. او یک مغازه عروسک فروشی باز می کند اما ناخواسته در عروسک ها هروئین وارد می کند. وقتی دوستش به او خیانت می کند، چو باید برای نبرد نهایی آماده شود...
در یک زمین پسا آخرالزمانی، جایی که بیشتر بشریت در زیر زمین زندگی میکند، گروهی از مردم سطح زمین به یک آزمایشگاه متروکه برخورد میکنند که تلاش میکرده زندگی را به سطح زمین بازگرداند، اما این مکان توسط موشهای شرور احاطه شده ...
نوادگان یک سفینه فضایی سقوط کرده در غارها پناه می گیرند تا با شب های سرد و روزهای طوفانی کنار بیایند. در حالی که آنها در یک بازه زمانی هشت روزه زندگی می کنند و می میرند، یک پسر برای یافتن کشتی سقوط کرده به سمت سیاره متروک حرکت می کند...
سه نفر به یک واقعیت موازی منتقل میشوند، جایی که متوجه میشوند باید از فناوری مدرن، اما سلاحهای قرون وسطایی استفاده کنند تا شهروندان را از دست یک جنگسالار قاتل نجات دهند...
فردریک علیرغم اینکه در کودکی نزد یک پادشاه دزدان دریایی شاگرد شده بود، زندگی بسیار امنی را سپری کرده است. هنگامی که او با همسفران پر سر و صدا خود به کورنوال می رسد، چند شگفتی در انتظار اوست...
رونی و یورگن در شهر سولوار در نروژ (در منطقه لوفوتن) زندگی میکنند. آنها ایده درخشانی به ذهنشان میرسد و یک ایستگاه رادیویی غیرمجاز به نام "رادیو فسکسلوگ" راه اندازی میکنند.
بوردل، خانواده ای از نوازندگان، از نواختن برای آلمانی ها در طول جنگ امتناع می ورزد. آنها مایلند فرانسه را با استفاده از تمام ابزارهای ممکن آزاد کنند...
انسان های بدوی باید با محیط وحشی خود سازگار می شدند یا در فراموشی محو می شدند. برای بوگ ، یک جنگجوی بزرگ، این مبارزه به معنای تسخیر سرزمین و برتری بر رقبای خود است...
پترسون و بندل بی پول هستند، اما بندل به آنها پیشنهاد می کند که یک تجارت راه بیندازند و ثروتمند شوند. با یک دسته گل بنفشه شروع می شود، اما به زودی آنها از طریق برخی معاملات مبهم به سمت اوج می روند....
تورا سان به خانه خانواده اش برمی گردد و می فهمد که برادر شوهرش نمی تواند به مسابقه ورزشی میتسوئو (برادرزاده تورا سان) برود. تورا سان داوطلب می شود تا جای او را بگیرد، اما با رئیس برادر شوهرش درگیر می شود و به جاده باز می گردد. او با زن جوانی در نیگاتا آشنا میشود که بیخبر از او، خواننده محبوب انکا است...
تورا سان با عمویش درگیر می شود و دوباره راهی جاده می شود. او در کیوشو با زن جوانی به نام کیکو و جانورشناس خجالتی سابورو آشنا میشود و سعی میکند تا زمانی که همه به توکیو باز میگردند، بین آنها خواستگاری کند...