سیمبا و نالا صاحب یک توله شیر دختر بنام کیارا شده اند و طبق معمول تایمون و پومبا دو شخصیت معروف فیلم مامور مراقب از توله شیر میشوند ولی آنها نمیتوانند به درستی از کیارا مراقبت کنند و توله شیر داستان ما وارد سرزمین ممنونه میشود و با توله شیری به نام کاوو آشنا شده و با یکدیگر دوست میگردند قافل از اینکه کاوو پسر زیارا یکی از دشمنان اصلی سیمبا می باشد که سعی دارد با سرنگونی سیمبا به پادشاهی سرزمین Pride برسد...
برنده 1 جایزه گلدن گلوب. همچنین 21 جایزه و نامزد دریافت 9 جایزه دیگر.
اول ژانویه ی 1900 کودک شیرخواره ای روی عرشه ی کشتی مسافری «ویرجینین» که به سوی امریکا در حرکت است، پیدا می شود. بچه که اسم «هزار و نهصد» رویش گذاشته شده در همان کشتی بزرگ می شود و در جوانی (رات) به شهرت می رسد. او پیانیست غریبی است که هرگز پا بر خشکی نگذاشته است…
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 8 جایزه و نامزد دریافت 6 جایزه دیگر.
«جکي» (ساراندون) سرپرستي دو بچه اش را به عهده دارد. شوهر سابقش، «لوک» (هريس) که يکشنبه ها بچه ها را پيش خودش مي برد، با زني به نام «ايزابل»(رابرتس)، عکاس درجه يک مد زندگي مي کند؛ اما از آن جايي که «لوک» هميشه به دلايل کاري ناچار به سفر کردن است، زحمت آماده کردن بچه ها براي رفتن به مدرسه (وقتي خانه ي پدرشان هستند) به عهده ي «ايزابل» مي افتد و او هم زني نيست که اين کار را بلد باشد. زندگي به همين منوال مي گذرد تا اين که «جکي» متوجه مي شود به سرطان مبتلا شده است...
«گروهبان تاد» (راسل)، جنگجوي رده ي بالاي ميان سياره اي، در مبارزه اي از جنگجوياني که به کمک مهندسي ژنتيک به وجود آمده اند، شکست مي خورد. او را به تصوير اين که مرده در سفينه ي «زباله» ها قرار مي دهند و سفينه را در سياره ي دور دست «آرکاديا 34» خالي مي کنند. «تاد» که زنده مانده بايد با جنگجويان «ابر انسان» به رهبري «کين 607» مبارزه کند...
نقاشي به نام «فين» (هوک) رابطه ي نزديکي با «استلا» (پالترو) دارد. تا اين که «استلا» ناپديد مي شود و «فين» دل شکسته، از فرط افسردگي هفت سال از نقاشي کردن دست مي کشد. پس از مدتي «فين» به نيويورک مي رود و تصميم مي گيرد ظرف ده هفته تابلوهايي را براي نمايشگاهي خلق کند. در همين حال دوباره «استلا» را مي بيند که اکنون با مردي ثروتمندي به نام «والتر» (آزاريا) زندگي مي کند...
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 15 جایزه و نامزد دریافت 22 جایزه دیگر.
دو برادر به نام هاي «هنک» (پاکستن) و «جيکوب ميچل» (تورنتن) به هم راه يکي از دوستان شان به نام «لو» (بريسکو)، يک هواپيماي تک موتوره ي سقوط کرده را در ميان درختان جنگلي پوشيده از برف پيدا مي کنند. در اين هواپيما جسد فاسد شده ي خلبان و يک چمدان پر از پول به ميزان چهار ميليون دلار وجود دارد. آنان تصميم مي گيرند تا فصل بهار و آب شدن برف ها و پيدا شده هواپيما، پول ها را پنهان کنند...
ماجرای دو مرد احمق که برای گذراندن وقت خود به تفریحگاه ها و رقـاصخانه های شبانه می روند تا بتوانند شب و روزشان را بنحوی سپری کنند. آن ها تصمیم دارند در معروف ترین باشگاه شبانه شهر، یعنی راکسبری، عضو شوند...
وقتی دختر یک گانگستر با اکراه با یک تفنگدار سابق برای یافتن پسر عموی ربوده شده اش همکاری می کند ، کهنه سرباز جنگ باید بر شیاطین خود غلبه کند تا کودک را نجات دهد...
در مدرسه بابا نوئل، مدیر جلسه تشکیل داده است. لوسیا، والدینش جولیوس و کلودیا و همه افراد دیگر در مدرسه هیجان زده هستند. اما وقتی مدیر مدرسه کریسمس را لغو می کند، تنش با یک شوک جایگزین می شود...
یک زوج میانسال فرانسوی به یک روستای محلی نقل مکان میکنند و به دنبال نزدیکی با طبیعت هستند، جایی که حضور آنها، دو نفر محلی را تا حد خصومت آشکار و خشونت تکاندهنده برانگیخته میکند.
جین و پل هنگامی که هواپیمایشان در یک کوه پوشیده از برف دورافتاده سقوط می کند، باید به عنوان تنها بازماندگان برای زندگی خود بجنگند. آنها با هم سفری دلخراش را از بیابان آغاز می کنند...
تایگی آسانو برای گروه دبیرستان فوناباشی ترومبون می نوازد. او شخصیتی روشن، مهربان و صادق دارد ، همچنین با دیگر اعضای گروه به خوبی کنار می آید. یک روز، تایگی چالش ایجاد یک آهنگ شاد برای تیم بیسبال دبیرستان را به عهده می گیرد...
ارتش روبان سرخ (رِد ریبون) زمانی توسط سون گوکو نابود شدهبود. افرادی که روح آن را ادامه میدهند، اندرویدهایی نهایی را خلق کردهاند - گاما ۱ و گاما ۲. با این حال، این دو اندروید خود را ابرقهرمان مینامند و شروع به حمله به پیکولو و گوهان میکنند...
روایتی تخیلی از یک سال زندگی ملکه الیزابت اتریش. در شب کریسمس 1877، الیزابت که زمانی به خاطر زیبایی اش ستایش می شد، 40 ساله می شود و رسما یک پیرزن شناخته می شود. او شروع به تلاش برای حفظ وجهه عمومی خود می کند...
شب کریسمس است و توری فقط میخواهد مست شود و مهمانی کند، اما وقتی یک بابانوئل روباتیک در یک فروشگاه اسباببازی در آن نزدیکی غوغا میکند و در شهر کوچکش کشتار گستردهای را آغاز میکند، او مجبور به نبردی برای بقا میشود...