یک دختر نوجوان توسط 3 پسر ربوده شده و به خانه متروکه ای به عنوان برده برده می شود . او به زودی متوجه می شود که یکی از اسیرکنندگانش شیفته او شده است و از این احساسات برای زنده ماندن استفاده می کند...
خلافکار سابق که مجبور به انجام مأموریت جدیدی برای رئیس جنایتکار شده، با مانعتراشی همکارش روبرو میشود، اما برای زنده ماندن میفهمد که باید با او همکاری کند.
"یک استاد دانشگاه و دختر بازیگرش به طور اتفاقی بزرگترین بستنی قیفی جهان را پیدا میکنند و در شهر قدیمیای که این بستنی در آن قرار دارد، گرفتار ماجرایی میشوند."
کیت بکنهام، وکیلی که به زودی ازدواج می کند، پرونده مادام العمر را به دست آورده است. رقیب دادگاه او به نظر می رسد جک سالیوان جذاب است که هرگز حتی یک پرونده را نباخته است ...
گروهی متشکل از پنج نفر از همکارهای کاری خود برای سفری به دلتای دانوب، بدون اینکه به همسرانشان چیزی در مورد آن بگویند ، می روند. با رفتن به ماهیگیری و شکار، شخصیت ها در خنده دارترین و مضحک ترین موقعیت ها قرار می گیرند...
بگونا یک مشاور 30 و چند ساله است که علیه پیشینه طبقه متوسط به بالا خود شورش کرده و از زمان جوانی در رابطه جنسی زیاده روی کرده است. او به توصیه روانکاوش یک دفتر خاطرات ویدیویی از برخوردهایش نگه می دارد و ...
دکتری با مرد جوانی که دست به خودکشی میزند شرط میبندد که میتواند به او کمک کند تا شادی زندگیاش را دوباره به دست آورد، حتی اگر از طلاق خود ناراضی است و زندگیاش به هم ریخته است...
برای جشن گرفتن پایان سال ، یک دانش آموز برای استراحت در ساحل برنامه ریزی می کند. وقتی معلمش و سایر مهمانان ناخوانده سفرش را خراب می کنند، همه چیز تغییر چشمگیری پیدا می کند...
مردم سِبوری غرب ژاپن که از نظر فرهنگی منزوی شدهاند، موضوع این فاجعه درباره چند نفر از اعضای جامعه هستند که بهویژه مشکلاتی را تجربه میکنند که ژاپن مدرن به دنیای آنها دست درازی میکند. صحنه جنگ جهانی دوم است و زمانی که پلیس نظامی برای بردن مردان سبوری به ارتش آمده است، درگیریها به وجود می آید ...
ویتوی لئونی، پدرخواندهای کهنهکار، به دلیل تغییرات دنیای اطراف و نگرانی از آیندهی خانوادهاش، تصمیم میگیرد تا از دنیای خلافکاری فاصله بگیرد. اما این تصمیم، خانوادهاش را نگران کرده و آنها برای حفظ موقعیت خود، دست به توطئهای میزنند.