تونی، یک مرد بدخلق حدود پنجاه ساله، مجرد و بدون فرزند، از کودکان به هر قیمتی فراری است. زندگی او زمانی به طور غیرمنتظرهای تغییر میکند که خواهرش میمیرد و یک شبه او قیم موقت پنج فرزند خوانده خواهرش میشود.
یک استاد تاریخ نظامی و یک عتیقهفروش برای کشف هویت صاحب اصلی یک لباس نظامی قدیمی از جنگ جهانی دوم و نامههای عاشقانهای که در جیبهای آن پیدا شده است، با هم همکاری میکنند.
ماجراجویی جدید گامپ دقیقاً از همان جایی آغاز میشود که قسمت قبلی به پایان رسیده بود. این بار هم، گامپ همراه با بهترین دوستش، بِدی بز کوهی، سفری را تجربه میکند که انگار ستارهها از پیش برایشان رقم زدهاند.
قاتل سریالی معروف به «اومیکرون کِش» پس از حمله وحشیانه اوباشان و بستری شدن در بیمارستان با جراحات شدید، سوگند انتقام میخورد و دوران جدیدی از وحشت را آغاز میکند.
برای نخستین بار در تاریخ بازیهای المپیک، مراسم افتتاحیه در قلب پاریس برگزار خواهد شد و به روی عموم گشوده میشود. رود سن، با هزاران تماشاگر، به صحنهای جادویی برای ورزشکاران و هیئتهای اعزامی تبدیل خواهد شد. در اسکلههای پایینتر رود سن، تماشاگران میتوانند از نزدیک شاهد این رویداد بینظیر باشند.
گد الماله به دلیل گرویدن به مسیحیت با مخالفت شدید خانواده یهودیاش روبرو میشود. او تلاش میکند تا به آنها بفهماند که این تغییر دین به معنای تغییر عشق و علاقه او به خانواده نیست.
پس از مرگ پدرش، مردی و دو دخترش قرار است مزرعه خانوادگی را به ارث ببرند. آرزوی پدرش این بود که آنها از حیوانات مزرعه مراقبت کنند. این انتقال برای خانواده با چالشهای زیادی همراه خواهد بود.
یک بازیگر مشهور پس از لغو سریالش، به یک کلبه کوهستانی میرود و در آنجا با یک عکاس طبیعت آشنا میشود. این دو نفر که در ابتدا با هم اختلاف داشتند، در نهایت عاشق هم میشوند.
این داستان، حکایت مردی است که با روحی شکستناپذیر، در برابر سختیها و موانع متعدد ایستادگی کرد. عزم راسخ و تسلیمناپذیری او، منجر به کسب اولین مدال طلای انفرادی هند در تاریخ المپیک، در هر رشته ورزشی، شد.
سَوی، زنی شجاع، برای نجات همسرش از زندان فوق امنیتی انگلستان، با وجود 400 زندانی، 75 نگهبان مسلح و 60 دوربین نظارتی، نقشه فرار جسورانهای طراحی میکند.