«سیدارت» (امیر خان) یک بوکسر تازه کار است، که گذراندن وقت با دوستانش را به کار کردن ترجیح می دهد. برادر بزرگتر او برای یک تبه کار مشهور کار می کند. سیدارت با دختری بنام «آلیشا» (رانی) آشنا می شود و فیلم در مورد داستان عشق سیدارت و آلیشا، و همینطور اصلاح شدن سیدارت، در پی یک سری ماجراها است...
وقتی گروهی سارق بی رحم به مجللترین کشتی دنیا حمله می کنند،متوجه می شوند مسافران به شکل اسرارآمیزی ناپدید شده اند.اما آنها تنها نبوده و چیزی وحشتناک،نیرویی مرگبار از اعماق تاریک اقیانوس در کنار آنهاست…
سامی فابلمن جوان که در دوران پس از جنگ جهانی دوم در آریزونا بزرگ میشود، با رسیدن به سنین نوجوانی آرزوی فیلمساز شدن را دارد، اما به زودی یک راز خانوادگی درهم شکسته را کشف میکند و درک میکند که چگونه قدرت فیلمها میتواند به او کمک کند تا حقیقت را ببیند...
دو مرد در حالی که یک جسد بینشان قرار دارد، در لانه مخفی یک قاتل سریالی بنام «جیگسا» به هوش می آیند. آن دو باید از قوانین مشخصی پیروی کنند و کارهای خواسته شده را انجام دهند، تا از این بازی مرگبار که برایشان تدارک دیده شده، زنده به در آیند.
برنده 1 جایزه گلدن گلوب. همچنین 21 جایزه و نامزد دریافت 9 جایزه دیگر.
اول ژانویه ی 1900 کودک شیرخواره ای روی عرشه ی کشتی مسافری «ویرجینین» که به سوی امریکا در حرکت است، پیدا می شود. بچه که اسم «هزار و نهصد» رویش گذاشته شده در همان کشتی بزرگ می شود و در جوانی (رات) به شهرت می رسد. او پیانیست غریبی است که هرگز پا بر خشکی نگذاشته است…
نقاشي به نام «فين» (هوک) رابطه ي نزديکي با «استلا» (پالترو) دارد. تا اين که «استلا» ناپديد مي شود و «فين» دل شکسته، از فرط افسردگي هفت سال از نقاشي کردن دست مي کشد. پس از مدتي «فين» به نيويورک مي رود و تصميم مي گيرد ظرف ده هفته تابلوهايي را براي نمايشگاهي خلق کند. در همين حال دوباره «استلا» را مي بيند که اکنون با مردي ثروتمندي به نام «والتر» (آزاريا) زندگي مي کند...
یک زوج میانسال فرانسوی به یک روستای محلی نقل مکان میکنند و به دنبال نزدیکی با طبیعت هستند، جایی که حضور آنها، دو نفر محلی را تا حد خصومت آشکار و خشونت تکاندهنده برانگیخته میکند.
در زمان سلسله گوریو، تائوئیست ها سعی می کنند شمشیر مرموز را به دست بگیرند. در عصر حاضر، موجودات فضایی روی زمین ظاهر می شوند. به زودی دریچه زمانی بین اواخر دوره سلسله گوریو و امروز ظاهر می شود. با توجه به این، یک موقعیت هرج و مرج رخ می دهد.
رِی برسلین (Sylvester Stallone) یک مهندس سازه است و به ناحق محکوم به جنایتی شده است و او ساختمانهایی را با جدیدترین فناوریها طراحی کرده و یکی از برترین مهندسان سازه بود. بعد از اینکه به اشتباه محکوم شد، برای سپری دوران محکومیتش به زندانی با امنیت بسیار زیاد فرستاده شد که خودش طراح ساخت آن بود...