یک کشیش و یک کارآگاه، که اعتقاداتشان محرکشان است، در پی یافتن فردی گمشده هستند. کشیش، پس از آنکه در وحی الهی، رباینده پسرش را شناسایی میکند، مصمم به انتقامگیری میشود.
جس و هانا، دو دوست 13 ساله، با هم عهد میکنند که بهترین شب رقص را داشته باشند. اما فقط 24 ساعت قبل از این رویداد بزرگ، همه چیز با به هم خوردن رابطه آنها با پسرای مورد علاقهشان خراب میشود. حالا آنها یک شب فرصت دارند تا رویای خود را به واقعیت تبدیل کنند.
در بیابانهای ناهموار و پرخطر مرزی کلمبیا و ونزوئلا، افرادی که به "پیمپینروس" شهرت دارند، با ریسک جان خود، اقدام به قاچاق سوخت غیرقانونی در این منطقه میکنند.
داستان حول محور گروهی از سربازان زن میچرخد که برای نجات نوجوانانی که در درگیریهای سنگین میان داعش و طالبان اسیر شدهاند، به عنوان امدادگر وارد منطقه جنگی میشوند.
تیبو، رهبر ارکستر تحسینشده، به سرطان خون مبتلا شده و به یک اهداکننده مغز استخوان نیاز دارد. او که متوجه میشود به فرزندی پذیرفته شده، برادر بزرگترش را که نوازنده و کارگر ساختمانی است پیدا میکند و سفری موسیقایی برادرانه را آغاز میکند.
این داستان، ماجرای پلیسی سختکوش را روایت میکند که به شکلی مرموز به آیندهای پادآرمانی و ناگوار منتقل میشود. او برای بازگشت به زمان حال، مجبور است در یک تورنمنت مبارزه مرگبار و بیرحمانه شرکت کند و با رقبای خطرناک به نبرد بپردازد.
دو نوجوان دبیرستانی معمولی تصمیم میگیرند در آخرین جشن بزرگ قبل از هزاره جدید، یعنی شب سال نو ۱۹۹۹، به طور غیرمنتظرهای وارد مهمانی شوند. وقتی ساعت ۱۲ شب میشود، شب حتی دیوانهوارتر از چیزی میشود که آنها تصور میکردند.
یک هوی متال کار سر سخت و بامزه که سالها برای رسیدن به موفقیت تلاش کرده بود، در نهایت به هدفش رسید. دلیل این موفقیت، اتفاق عجیبی بود که در کودکیاش رخ داده بود: نیروهای تاریک موسیقی هوی متال از قبر بیرون آمده بودند و او را تحت تاثیر قرار داده بودند.
یک رویداد غیرمنتظره، زندگی زنی را به کلی دگرگون میکند و او را به دنیای پرشور رقص لسآنجلس میکشاند. او در این دنیای جدید، با چالشهای بزرگی روبرو میشود.