در آگوست 1990، یک فروشگاه موسیقی در خیابان یونگ افتتاح شد که به سرعت به نیازهای رادیو کالج و دی جی هایی که صداهای جدیدی را دور از جریان اصلی پخش می کردند، پاسخ داد...
فیلم نگاهی به ده سال قبل در سال 2000 می اندازد، جائی که "ویکی" رابطه ای پر فراز و نشیب با "هائو-هائو" دارد. "ویکی" جوان، دوست داشتنی و بی هدف است. از طرفی "هائو-هائو" یک ولگرد است که شبهایش را با سیگار و الکل سپری می کند. "هائو-هائو" رولکس پدرش را می رباید و...
فیلم در مورد یک روزنامهنگار بدشانس است که با یک بیمار روانی که اخیرا آزاد شده روبرو میشود که شبیه یک ستاره سینمای بد رفتار است. حال این روزنامهنگار که به فرصتی مناسب دست پیدا کرده است، بیمار روانی را به یک فیلم دعوت کرده و ستاره جدیدی از او خلق میکند. اما شهرت و ثروت آن چیزی نیست که آنها میخواهند داشته باشند و…
جنگ جهانی اول به پایان رسیده است، اما رویدادهای مربوط به اولین انتخابات آزاد در ایتالیا،یک روستا را از هم می پاشد. پدر پیو با شیاطین شخصی خود مبارزه می کند و در نهایت به یکی از شخصیت های مورد احترام کاتولیک تبدیل می شود...
اسکلت کشف شده در دریاچه عدن هویت واقعی یک ساکن محبوب را آشکار می کند. هانا با وجود مخالفت نامزدش، در مورد قتل تحقیق می کند و از مادرش کمک می گیرد تا حقیقت را کشف کند و قاتل را به دست عدالت بسپارد...
فیلم دمیر را دنبال می کند که سعی می کند جان خود را بگیرد در حالی که خانواده اش می خواهند او را نجات دهند. همه چیز در یک بازه زمانی 24 ساعته اتفاق می افتد...
به نظر می رسد میکی دانشجوی کالج با یک ستون عاشقانه محبوب و یک دوست عالی، عشق را کشف کرده است. با این حال، هنگامی که دانش آموز دیگری یک ستون ضد عاشقانه راه اندازی می کند، میکی سعی می کند رقیب خود را به هر قیمتی سرنگون کند...
عملیات مواد مخدر اندرو تورنتون یکی از بزرگترین عملیاتهایی بود که کنتاکی و تنسی تا به حال دیده بودند. تورنتون در حین تلاش برای پایین امدن با چتر نجات و همراهی سکههای طلا افریقایی، اسلحهها، هزاران دلار نقد و ۷۵ پوند کوکائین فوت کرد...
دختر جوان پناهنده ای که از خشونت و جنگ فرار می کند، کتابی از شعر شاعر مشهور قرن سیزدهم، مولوی را پیدا می کند. این کتاب به دروازه ای جادویی تبدیل می شود که در آنجا با مولانا جوان در زمانی که او پناهنده بود ملاقات می کند و از جنگ های وحشتناک خود می گریزد...
یک راننده از جانبازان سرسخت لرد ویناگار است. در حالی که او فردی به شدت مذهبی است، در زندگی روزمره خود بی وجدان است. یک روز متوجه می شود که دیگر نمی تواند خدای مورد علاقه اش را ببیند...