گروهی از فیلمسازان برای ساخت کلیپی موسیقیایی به یک کارخانه متروکه در منطقهای کوهستانی پناه میبرند. اما پس از وقوع بهمن و محبوس شدن در آن مکان، با خانوادهای خونآشام روبرو میشوند که به آنها حمله کرده و بسیاری از آنها را میکشد.
بکی، گیل و جودی دوستان صمیمی هستند. وقتی بکی فرصتی پیدا می کند که با دختر رئیسش برای تعطیلات بهاری دانشگاه به جزیره جنوبی برود، از دوستانش می خواهد که او را همراهی کنند...
اسکیت خود را ببندید و در ماجرایی هیجانانگیز به همراه اسکیبازان مطرحی مانند جولیا منکوسو، دارون رالوز و ست وستکوت به قلههای بلند و گوشههای سیاره سفر کنید..
داستان یک بازرس خصوصی که به همراه دوست دختر دوجنسه خود به شهر کوچک "آنجرنو" سفر می کند تا پولی را که برای بازسازی قبر خانواده اش خرج کرده بود، مجددا جمع آوری کند...
کمرون، پسری درونگرا، بیحد شیفتهی دایان، همکلاسیاش است. اما ورود ویکتوریا، خونآشامِ همسایه، مسیر عشق او را منحرف میکند. کمرون ناگهان خود را در میان ماجرایی مرگبار مییابد...
یک دختر نوجوان متقاعد شده است که شهر زادگاهش حول او می چرخد تا اینکه خانواده اش وسایل خود را جمع کرده و به حومه شهر نقل مکان می کنند، جایی که او خود را در رقابت برای جلب توجه می بیند...
داستان کوتاه، خاموش، سیاه و سفید در مورد زندگی، بقا، مرگ. حیوانات، اشیاء، درختان؛ جوان و پیر. این بیشتر مجموعه ای از یک دسته عکس خوب است، که جای تعجب نیست، زیرا سیلان نیز یک عکاس است...
دکتر ریچارد استرجس تیمی از پزشکان دلسوز را در بیمارستان کهنه سربازان رهبری می کند. همراه با دکتر. مورگان، هندلمن و ون دورن، او برای ارائه مراقبت های کافی به کهنه سربازان نیازمند در مواجهه با کاهش بودجه و فساد مبارزه می کند...
در سال 1871،قماربازی حرفه ای به نام "جان دولین" با معشوق خود "ساندرا پولی"،دختر "مارکو پولی" مهاجری که خود را به یکی از بزرگان صنعت راه آهن تبدیل کرده فرار می کند."سندی" که می داند راه آهن تا داکوتا گسترش خواهد یافت،تصمیم می گیرد از بیست هزار دلار خود استفاده کرده و پس از خرید زمین آنها را برای ساخت ریل با سود بیشتری به فروش برساند اما...