1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 3 جایزه و نامزد دریافت 27 جایزه دیگر.
اکنون کاپیتان جیمز تی کرک به همراه افرادش از طرف پایگاه ارهارت برای بررسی چندین موضوع سفر خود را آغاز میکنند ولی پس از رخ دادن اتفاقاتی در یک سیاره ناشناخته و عجیب فرود می آیند. آنها متوجه می شوند که با یک بیگانه به نام کرال مواجه هستند که باید یا او را از میان بردارند یا اینکه با او متحد شوند…
آندره پسر جوانی است که در یک محله صنعتی در برزیل ، نزدیک یک کارخانه قدیمی آلومینیوم زندگی می کند. یک روز او دفترچه ای از یکی از کارگران کارخانه را پیدا می کند.
زنی که برای مراقبت از مادر در حال مرگش به خانه بازمی گردد. داستانی ظریف از یک خانواده از هم پاشیده، این فیلم به بررسی مضامین جهانی رها شدن، پیری، پذیرش و رستگاری میپردازد...
"سارا" دختر "ایو" ماموریت خود برای پیدا کردن رابطه ای با انسانها شروع می کند. ولی تیمی از متخصصان ارتش در جستجوی او میباشند تا قبل از دیر شدن او را نابود کنند...
لوسي و جين از همان كودكي صميميترين دوستان هم بودهاند. اما زماني كه لوسي در سفري شخصي قدم ميگذارد، با چالشي در دوستي خود و درك خويش روبرو ميشود، راهي كه شايد به طور كامل براي آن آماده نباشد.
پدر ایون اودانل، یک روحانی ایرلندی است که معتقد است که برای استقلال ایرلند، باید از خشونت استفاده کرد. او در سال ۱۹۱۶، یک پسر جوان به نام آنتین را برای جنگ در قیام ایرلند تشویق میکند. آنتین در این قیام شرکت میکند و پس از آن، به یک تیرانداز باتجربه تبدیل میشود. پنجاه سال بعد، آنتین به شهر دری بازمیگردد. حضور او، پدر ایون را به یاد وقایع سال ۱۹۱۶ میاندازد. پدر ایون در آن زمان، به دلیل اعتقاد به خشونت، دچار فروپاشی روحی شده بود. تأثیر پدر ایون بر آنتین جوان، در آنتین بزرگسال نیز مشهود است...
مِیویس دراکولا را با یک سفر دریایی خانوادگی سوار بر یک کشتی تفریحی هیولایی لوکس غافلگیر میکند تا او بتواند از فراهم کردن اوقات خوش در هتل برای دیگران مرخصی بگیرد. باقی دار و دستهی دراک توانایی نرفتن با او را ندارند. ولی هنگامی که بندر را ترک میگویند، پای عشق و عاشقی به میان میآید پس از آنکه دراکولا با ناخدای مرموز کشتی، اریکا، آشنا میشود. حال نوبت مِیویس است تا نقش ولی بسیار حساس را بازی کند و پدرش را از اریکا به دور نگه میدارد. تنها چیزی که آنها نمیدانند این است که عشق بسیار عالی دراکولا در واقع یکی از نوادگان آبراهام ونهلسینگ است که از دشمنان خونی و قدیمی دراکولا و تمامی هیولاها میباشد.
برادران بهای و ژان در بدو تولد از هم جدا میشوند و بزرگ میشوند تا کاملاً متضاد باشند. با این حال، پس از اینکه سرنوشت آنها را گرد هم می آورد، زندگی آنها به طور غیرمنتظره ای تغییر می کند...