سه دانشجوی فیلم ساز تصمیم می گیرند ، در رابطه با یک اعتقاد خرافی راجع به جادوگر بلیر فیلم بسازند . در این خرافه مردم معتقدند جادوگری در میان چوب ها و در جنگل زندگی می کند
این فیلم داستان پسر یبچه ای لاغر است که دوست دارد دیده شود و ماجراهای خود را در دفتر خاطراتی مینویسد تا روزی که بزرگ و مشهور می شود آنها را به زعم خود در اختیار کسانی قرار دهد که می خواهند با او به عنوان یک فرد مشهور مصاحبه کنند...
"جک موور" وکیلی است که به پکن سفر کرده تا درباره تاسیس اولین تلویزیونی مشترک مذاکره کند.ناگهان او دستگیر شده و متهم به قتل می شود.تنها راه نجات و اثبات بیگناهی اش "شن یولین" است…
ماه توسط نیرویی قدرتمند و اسرارآمیز، از مدار خود خارج شده و به سرعت درحال حرکت به سمت زمین است. سه محقق ناسا سعی دارند تا علت این حادثه را کشف کنند و زمین را از نابودیِ حتمی نجات دهند...
لوئیس وین که سرانجام به خاطر نقاشیهای فوقالعادهاش، به عنوان یک هنرمند به رسمیت شناخته شده است. با این حال، پس از عاشق شدن و ازدواج کردن او با زنی با نام امیلی ریچاردسون (با نقشآفرینی کلر فوی)، زندگی او وارد مسیری سراشیبی میشود...
در سال 2011 یک ویروس مرگبار در سراسر کره زمین منتشر می شود و ۹۹ در صد جمعیت این سیاره را نابود می سازد و تنها ۵ میلیون نفر زنده می مانند که همه آنها در یک هر که دورتادور آن با دیوارهای بلندی احاطه شده زندگی می کنند ...
داستان فردی به نام نیشیجیما هیدتوشی که یک بازیگر و کارگردان صحنه می باشد که خوشبختانه با همسر نمایشنامه نویس خود ازدواج کرده است. اما روزی از روزها بدون هیچ دلیلی ناپدید می شود و...
"تاحالا اسم ارواح تابستونی به گوشتون خورده؟" تومویا، آئویی و ریو، دانش آموزان دبیرستانی ای هستن که توی اینترنت با همدیگه آشنا شده. افسانه شهری ارواح تابستونی اینه که هنگام آتش بازی، روح یک زن جوان ظاهر میشه. تومویا نمیتونه به روش خودش زندگی کنه. آئویی نمیتونه جاش توی دنیا رو پیدا کنه. آینده روشن ریو ناگهانی به روش بسته شده. هرکدوم اونا دلیل خودشون رو برای دیدن روح تابستونی دارن.
تحول عجيبي در نسل خون آشامان رخ داده است: ریپر خون آشامي که داراي داراي خاصيت خون آشامي سيري ناپذير است و بر خلاف خون آشامان با گلوله از بين نمي رود. طعمه هاي ریپر هم انسانها و هم خون آشامان هستند و قربانيهاي او خودشان بصورت ریپر در مي آيند. جمعيت آنها به سرعت افزایش مي يابد، اين امر موجوديت خون آشامان را تهديد مي کند زيرا بزودي انسان کافي براي تامين خون مورد نياز آنها وجود نخواهد داشت. بلید و يک دانشمند اسلحه سازي با نام اسکاد بطور عجيبي توسط شوراي خون آشامان فراخواني مي شوند...
مادری فداکار به نام راکل به مقدار زیادی پول نیاز دارد تا بتواند فرزندش آلبا را که توسط گروهی دزدیده شده است نجات دهد. او هنگامی که از آخرین بانک در شهر بیلبائو وام میگیرد، درست در همان زمان دو سارق به بانک دستبرد میزنند و…
اعضای خانواده کی-تایک که همگی بیکار هستند، علاقه زیادی به زندگی در پارک ها دارند اما هنگامی که درگیر یک حادثه غیر منتظره می شوند، همه چیز تغییر می کند…